كليدواژه :
سينما , معنا , هنر , شعر , شهود , فلسفه , اسطوره , خيال , سرچشمه , آرنوفسكي
چكيده فارسي :
در طول تاريخ صد ساله سينما، بسياري از فيلم هاي هنري، مبتني برنوعي نگاه روياگونه و بازآفريني جهاني دگرگون و ويژه در برابر جهان واقعيت ساخته شده اند. گرايش اين گونه از فيلم ها، به سمت ساختارشكني، هنجارگريزي و آشنايي زدايي است. سينمايي مبتني بر دريافت هاي شهودي فيلم ساز از زندگي و جهان هستي. كاركردهاي ساختاري و محتوايي فيلم هاي هنري، ايجاد پرسش و برانگيختن تماشاگر به تأويل است. از اين رو، فيلم هاي مستند و داستاني كه در اين قلمرو جاي مي گيرند، بازتاب صرف واقعيت نيستند بلكه كاشف حقيقت هايي اند كه در فراسوي پديده هاي رايج زندگي، طبيعت و جهان هستي در جريان است. بر اين اساس، نقد هرمنوتيكي، نقد فلسفي، دانش نشانه شناسي و زبان شناسي، ما را به دريافت هاي كاملتر معناها و شناخت ويژگي هاي اين نوع از سينما، ياري مي رساند. بنياد اين سينما بر زبان و بيان تصويري است و كلام (گفتگو يا گفتار متن) در آن نقش محوري را ايفا نمي كند. تلاش قابل ستايش سينماي هنري و شاعرانه، در نوآوري، ساختارشكني، تجربه گرايي، هنجارگريزي و برخورداري از پيام ها و معاني فلسفي و اشراقي (و به گونه اي فراگير، داشتن پيام هاي مثبت) است. در فيلم سرچشمه ساخته دارن آرنوفسكي دنياي روياها، افسانه ها، اسطوره ها و آيين ها، منابع مناسبي براي الهام بخشي به اين فيلم هنري و شاعرانه بوده اند. درونمايه ها و انديشه هاي اين فيلم شاعرانه؛ عشق، زيبايي، ستايش زندگي، شكوه طبيعت، رستگاري، نقد خشونت، هستي شناسي، ترسيم رنج ها، شادي ها و احساسات بشري بوده و از ازير ساخت هاي فلسفي، عرفاني، انسان شناسي و روانشناسي، اسطوره شناسي و تمثيل شناسي برخوردار است.