شناسايي عوامل دخيل در پياده‌سازي نظام مديريت دانش در صنايع دفاعي

عامل اساسي رقابت‌مندي سازماني در اقتصاد كنوني از منابع ملموس و غيرملموس پيشين، به دانش تبديل‌شده است. توجه به وجود دانش ذهني و دانش عيني در پيكره سازمان، به صورت توأم لازم است. به كمك ابزارهاي مناسب و نوين ازجمله فناوري اطلاعات، امكانات مناسبي در اختيار سازمان‌هاي دانش‌مدار قرارگرفته است تا بتوانند از طريق تسريع در چرخه دانش، خود را به سوي يك سازمان دانش‌بنيان سوق دهند. اصلي‌ترين هدف سازمان براي به‌كارگيري مديريت دانش حفظ مزيت رقابتي و نگهداري آن در مراحل رشد و بلوغ در چرخه حيات سازمان مي‌باشد. صنايع دفاعي به عنوان سازمان‌هايي دانش‌مدار از اين امر مستثني نيستند و حتي پيشروتر از ساير سازمان‌ها نيز محسوب مي‌شوند. در اين پژوهش ابتدا با مطالعه گسترده ادبيات موضوع و تحقيقات پيشين، مجموعه جامعي از عوامل مؤثر بر نظام مديريت دانش در سازمان‌ها استخراج گرديد. پس از غربالگري توسط خبرگان داخل و خارج از صنايع دفاعي، درنهايت تعداد 7 محور اصلي و 43 گويه مؤثر در اين حوزه مشخص‌شده و روايي آن‌ها با استفاده از روش ترستون توسط خبرگان تأييد گرديد. پايايي پرسشنامه با ضريب آلفاي كرون باخ تأييد شد و با نمونه‌گيري از جامعه آماري، 85 پرسشنامه مورد تجزيه‌وتحليل قرار گرفت. سپس به كمك آزمون معادلات ساختاري و با نرم‌افزار PLS مهم‌ترين عوامل شامل ساختار سازماني، رهبري، فرآيندها، كاركنان، فناوري، راهبرد و پيامدها شناسايي شدند. طبق رتبه‌بندي انجام‌شده، ساختار سازماني صنايع دفاعي بيش‌ترين اهميت و پيامدها كمترين اهميت را از ديدگاه خبرگان آن صنايع در پياده‌سازي مديريت دانش را داشته است.