تأثير معناي زندگي در رابطه بين نگرش نسبت به مصرف مواد مخدر و افسردگي

مقدمه: امروزه سوء مصرف مواد به عنوان يك بيماري مزمن مطرح شده است. يكي از علت هاي نگرش نسبت به سوء مصرف مواد در جوانان افسردگي است. علاوه بر اين سوء مصرف مواد مي تواند نتيجه مستقيم فقدان معنا در زندگي باشد. بين افسردگي و فقدان معنا در زندگي يك رابطه منفي وجود دارد. هدف اصلي اين مطالعه بررسي نقش معناي زندگي در ارتباط بين نگرش نسبت به سوء مصرف مواد و افسردگي در دانشجويان بود. مواد و روش ها: روش اين مطالعه از نوع توصيفي _همبستگي بود و نمونه ها از طريق روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند. يافته ها: بين افسردگي و معناي زندگي رابطه منفي معني داري مشاهده شد. همچنين همبستگي منفي معني داري بين معناي زندگي و نگرش نسبت به سوء مصرف مواد وجود داشت. نتايج حاكي از تأثير معناي زندگي در ارتباط بين افسردگي و نگرش نسبت به سوء مصرف مواد است. نتيجه گيري: يك ارتباط دو سويه بين افسردگي و معناي زندگي وجود دارد. افسردگي در نتيجه عوامل مختلف منجر به كاهش معناي زندگي مي شود. به نوبه خود، كاهش معناي زندگي منجر به احساسات مخرب و متعاقباً سوء مصرف مواد مي گردد.