توانايي (Foxp3- IgG(Fc در القاي پاسخهاي همورال عليه سلولهاي Tتنظيمي

فاقد عنوان لاتين

بنظر مي رسد كه موفقيت روش هاي واكسيناسيون به منظور ايمونوتراپي به واسطه شبكه قدرتمندي از اجزاي سركوبگر سيستم ايمني كه سلولهاي T تنظيمي نيز يكي از آنها مي باشد مختل مي شود. در مطالعات پيشين روي ايجاد پاسخ ايمني عليه سلولهاي T تنظيمي بيانگر foxp3 و حذف آنها كار شده است. از آنجاييكه اين مطالعات نتوانستند به طور كارآمد با حذف نسبي اين سلولها بر اثرات مهاري آنها غلبه كنند؛ در مطالعه حاضر سعي شده است كه با ساخت واكسني كارآتر بر عليه سلولهاي T تنظيمي نتايج روش هاي ايمونوتراپي تركيبي در سرطان بهبود يابد. سازه DNA داراي بخش C از ايمونوگلوبولين G در الحاق به ژن Foxp3 ساخته شد. بيان سازه FOXP3-Fc بعد از ترانسفكت كردن آن به سلولهاي HEK با تكنيكهاي ميكروسكوپ فلوئورسنت، فلوسايتومتري و وسترن بلات مورد بررسي قرار گرفت. اين فيوژن پروتئين در سلولهاي E. coli BL21 به عنوان ميزبان بيان شدند. سازه و پروتئين نوتركيب مطابق آن به موشهاي C57BL/6 تزريق شدند و دو هفته پس از آخرين تزريق سطح سرمي آنتي بادي ايمونوگلوبين G و زير كلاسهاي آن با روش سنجش اليزا مورد بررسي قرار گرفتند. آناليز بيان سازه DNA با روشهاي متعدد، بيان موفق اين پروتئين الحاقي را در سلولهاي يوكاريوت نشان داد. بعلاوه بيان پروكاريوتيك Foxp3-Fc نيز با انجام آناليزهاي الكتروفورز ژل پلي اكريلاميد – سديم دودسيل سولفات و متعاقبا وسترن بلات مورد تاييد قرار گرفت. حضور پروتئين الحاقي نيز بعد از تخليص با استفاده از آنتي بادي اختصاصي نشان داده شد. برنامه واكسيناسيون بصورت واكسن DNA پروتئين نوتركيب توانست پاسخهاي همورال وابسته به سلولهاي T كمكي را در موشهاي واكسينه شده القا كند. با توجه به بيان موفق وكارآيي واكسنيناسيون با واكسن DNA پروتئين نوتركيب Foxp3-Fc در القا پاسخهاي همورال مي توان اميد داشت كه بعنوان واكسنهايي در درمان تومور بكار بسته شوند؛ و به واسطه حذف سلولهاي تنظيمي باعث افزايش تاثير ساير روشهاي ايمونوتراپي گردند.

فاقد چكيده لاتين