تعيين نقش خلاقيت هيجاني و عملكردهاي نوروسايكولوژيك در پيش بيني تفكرانتقادي

زمينه: دانش آموزان تيزهوش به عنوان سرمايه هاي مهم انساني در دنيا شناخته ميشوند. بررسي عوامل مؤثر بر سبك تفكر اين افراد بسيار مهم است. براين اساس پژوهش حاضر با هدف تعيين نقش خلاقيت هيجاني و عملكردهاي نوروسايكولوژيك در پيش بيني تفكرانتقادي دانش آموزان تيز هوش صورت گرفته است. روشكار: روش پژوهش توصيفي همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش كليه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم مدارس تيزهوش شهرستان رشت در سال تحصيلي 1398-1397 بودند كه از بين آنان به روش نمونه گيري دردسترس تعداد 120 نفر انتخاب شدند. به منظور گردآوري اطلاعات از پرسشنامه خلاقيت هيجاني، آزمون ويسكانسين، مقياس هوشي وكسلر براي كودكان و پرسشنامه تفكر انتقادي استفاده شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از آزمون ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS ويرايش 20 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافتهها: نتايج تحليل يافته ها نشان داد كه بين خلاقيت هيجاني (و مؤلفه هاي آن) و عملكردهاي نوروسايكولوژيك (عملكرد در آزمون ويسكانسين، واژگان و فراخناي ارقام) با تفكر انتقادي در دانش آموزان تيز هوش رابطه مثبت و معناداري وجود داشت (0.01 P). نتايج رگرسيون چندگانه نشان داد كه خلاقيت هيجاني و عملكردهاي نوروسايكولوژيك 37 درصد توانايي پيش بيني واريانس تفكر انتقادي دانش آموزان تيزهوش را دارند. نتيجه گيري: نتايج حاصله بر لزوم ارائه برنامه هاي آموزشي مبتني بر خلاقيت هيجاني و كاركردهاي نورسايكولوژيك به منظور افزايش تفكر انتقادي تأكيد دارند.