مقايسه راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان، خوش‌بيني و رضايت از زندگي در بين افراد مبتلا به بيماري‌هاي قلبي عروقي و گوارشي

پيش زمينه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقايسه راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان، خوش‌بيني و رضايت از زندگي در بين افراد مبتلا به بيماري‌هاي گوارشي و قلبي عروقي بود.  مواد و روش كار: طرح اين پژوهش از نوع مطالعات علي – مقايسه‌اي بود. جامعه آماري اين پژوهش را كليه بيماران قلبي عروقي و گوارشي مراجعه‌كننده به بيمارستان شهيد عارفيان شهرستان اروميه در ماه‌هاي مرداد و شهريور سال 1393 تشكيل مي‌دهند كه از اين جامعه نمونه‌اي به حجم 160 آزمودني (80 نفر بيمار قلبي عروقي و 80 نفر بيمار مبتلا به اختلال گوارشي) به شيوه نمونه‌گيري در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه‌هاي راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان (CERQ)، آزمون بازنگري شده جهت‌گيري زندگي (LOTR) و مقياس رضايت از زندگي (SWLS) را تكميل كردند. پس از جمع‌آوري اطلاعات، داده‌ها در نرم‌افزار SPSS با استفاده از تحليل واريانس چند متغيره (MANOVA)، آزمون مقايسه‌هاي زوجي LSD و آزمون t مستقل مورد آزمون قرار گرفتند.  يافته‌ها: تجزيه‌وتحليل داده‌ها نشان داد كه بين بيماران قلبي و گوارشي در راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان و خوش‌بيني تفاوت معني‌دار وجود دارد (0.01)، ولي در متغير رضايت از زندگي بين دو گروه تفاوت معني‌داري مشاهده نشد.  بحث و نتيجه گيري: انجام اقداماتي براي بهبود راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان در بيماران قلبي و افزايش ميزان خوش‌بيني در هر دو گروه بيماران قلبي و گوارشي مخصوصاً در بيماران قلبي براي بهبود رضايت زندگي اين بيماران ضروري است.