عنوان مقاله :
اثرات كرياتين و اسيد رتينوئيك بر القاي اتوفاژي و تمايز سلول هاي بنيادين چربي به نورون هاي شبه گابارژيك
پديد آورندگان :
دارابي ، شهرام دانشگاه علوم پزشكي قزوين - مركز تحقيقات سلولي و مولكولي , طريحي ، تقي دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده پزشكي - گروه علوم تشريح , نوري زاده ، علي دانشگاه علوم پزشكي ايلام - دانشكده پزشكي - گروه بيوشيمي , رجايي ، فرزاد دانشگاه علوم پزشكي قزوين - مركز تحقيقات سلولي و مولكولي , دارابي ، ليلا دانشگاه علوم پزشكي قزوين - مركز تحقيقات سلولي و مولكولي , عباس زاده ، حجت اله دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي - دانشكده پزشكي - گروه بيولوژي و علوم تشريحي
كليدواژه :
نورونهاي شبه گابارژيك , سلول هاي بنيادين مشتق از بافت چربي , كرياتين , اتوفاژي
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: آسيب نورون هاي مهاري گابارژيك در بسياري از بيماري هاي تخريبي سيستم عصبي مشاهده گرديده و سلول هاي بنيادي چربي نيز به عنوان يك منبع در دسترس براي تمايز و پيوند در بيماريهاي سيستم عصبي نشان داده شده است. در اين مطالعه نقش اتوفاژي در تمايز به وسيله ارزيابي بيان ژنهاي اتوفاژي LC3،p62 وGABARAP در سلول هاي بنيادين چربي و بعد از مرحله پيش القا بررسي گرديد. مواد و روش ها: در اين مطالعه تجربي در شرايط استريل سلول هاي بنيادين چربي از اطراف كليه هاي دو عدد موش صحرايي نر جدا گرديد. سلول هاي مورد مطالعه به سه گروه سلول هاي بنيادين چربي، پيش القا و القا تقسيم شدند. در گروه پيش القا، پس از پاساژ سوم سلول هاي بنيادين چربي به وسيله بتامركاپتواتانل 1mMو اسيد رتينوييك micro M 10 به سلول هاي شبه عصبي تبديل شدند. سپس در گروه القا، براي پيدا كردن بهترين دوز كرياتين، سلول ها در دوزهاي 1، 5 و 10 و 20ميلي مولار، به مدت 5 روز القا پيدا كردند. اثرات كرياتين به وسيله بيان ايمنوسيتوشيمياييnestin وGABA ارزيابي گرديد. همچنين نقش ژن هاي اتوفاژي GABARAP, LC3 و p62 در تمايز سلولي به وسيلهRTPCR ارزيابي گرديد. يافته ها: در بررسي ايمنوسيتوشيميايي سلول هاي بنيادي چربي به وسيله CD49d ماهيت چربي بودن سلول ها اثبات گرديد. در مطالعات ايمنوسيتوشيميايي مرحله القا، در دوز 10 ميلي مولار كرياتين به مدت 5 روز، ميزان بيان نشانگر نورونهاي گابارژيكي(GABA)، 2 ±58% و نشانگر سلول هاي شبه عصبي nestin، 5 ±56% بود كه اختلاف معني دار با ساير دوزها و گروه شاهد داشت(05/0 p). در بررسي RTPCR در سلول هاي پيش القا شده ژن هاي اتوفاژي GABARAP, LC3 وp62 بيان گرديد، اما در سلول هاي بنيادين چربي فقط ژن P62 بيان شد. نتيجه گيري: در اين مطالعه نشان داده شد كه سلول هاي بنيادين چربي پس از القا توانايي بيان ماركرهاي نورونيnestin وGABA را دارند. ژن هاي اتوفاژي GABARAP, LC3 و p62 در سلول هاي پيش القا بيان شد، كه نشان دهنده نقش احتمالي اتوفاژي در تمايز سلول هاي بنيادين چربي به سلول هاي شبه عصبي است
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي بابل
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي بابل