مقايسه سلامت عمومي در بين مادران دانش‌آموزان با ناتواني‌هاي عصبي-تحولي

مقدمه: سلامت عمومي والدين خانواده براي كنار آمدن و سازگاري با مشكلات زندگي بسيار با اهميت است. اين پژوهش با هدف مقايسه سلامت عمومي مادران دانش آموزان با ناتواني هاي عصبيتحولي (مادران دانش آموزان با ناتواني يادگيري، با ناتوان ذهني، اختلال طيف اتيسم) در شهر شيراز در سال تحصيلي 94-1393 انجام شد. روش كار: پژوهش حاضر، از نوع توصيفيمقايسه اي است. جامعه آماري شامل همه مادران سه گروه از دانش آموزان با ناتواني هاي عصبيتحولي شهر شيراز بود. نمونه اين پژوهش شامل 135 نفر از مادران دانش آموزان با ناتواني هاي عصبيتحولي (50 نفر از مادران دانش آموزان با ناتواني يادگيري، 38 نفر از مادران دانش آموزان با ناتواني ذهني و 47 نفر از مادران دانش آموزان با اختلال طيف اتيسم) بود كه به روش نمونه گيري هدفمند از مراكز و مدارس ناحيه 1 آموزش و پرورش (ناحيه معرف) شيراز انتخاب شدند. ابزار جمع آوري داده ها پرسشنامه سلامت عمومي (General Health Questionnaire) است. روايي سازه اين مقياس با روش مطالعه ساختار دروني محاسبه شد. براي تعيين پايايي مقياس، از روش ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد. داده ها با استفاده نرم افزار اس پي اس اس نسخه 21 تحليل شدند. يافته ها: از نظر سلامت عمومي مادران دانش آموزان با ناتواني يادگيري (04/32 =x̄) با هر دو گروه مادران دانش آموزان با كم تواني ذهني (91/72 = x̄) و مادران دانش آموزان با اختلال طيف اتيسم (64/30 = x̄) تفاوت معني داري داشتند (05/0 P). نتيجه گيري: اختلال در سلامت عمومي مادران دانش آموزان با ناتواني يادگيري به طور معني داري بيشتر از دو گروه ديگر است. اجراي برنامه هاي پيشگيرانه و مداخله اي جهت بهبود سلامت عمومي مادران دانش آموزان با ناتواني هاي عصبيتحولي به ويژه مادران دانش آموزان با ناتواني يادگيري پيشنهاد مي شود.