بررسي همبستگي دانش احتياطات استاندارد كنترل عفونت و سازه‌هاي الگوي اعتقاد بهداشتي با عملكرد احتياطات استانداردكنترل عفونت در دانشجويان پرستاري دانشگاه علوم پزشكي همدان

مقدمه: مهم ترين چالش بهداشتي براي كاركنان پرستاري در انتقال عفونت مي باشد. پيشگيري از انتقال عفونت هاي بيمارستاني، رعايت احتياطات استاندارد نيازاست. اين مطالعه، با هدف تعيين همبستگي دانش احتياطات استانداردكنترل عفونت و سازه هاي الگوي اعتقاد بهداشتي با عمكرد احتياطات استاندارد كنترل عفونت در دانشجويان پرستاري دانشگاه علوم پزشكي همدان انجام گرديد. روش كار: در اين مطالعه توصيفي-همبستگي، 123 نفر از دانشجويان پرستاري در بيمارستان هاي آموزشي به روش سرشماري شركت داشتند. داده ها با ابزارهاي پژوهشگرساخته جمعيت شناختي، پرسشنامه دانش احتياطات استاندارد كنترل عفونت (Questionnaire of Knowledge of Standard Precautions of Infection Control)، پرسشنامه سازه هاي الگوي اعتقاد بهداشتي (Health Belief Model Constructs Questionnaire) و پرسشنامه عملكرد احتياطات استاندارد كنترل عفونت (Questionnaire of Performance of Standard Precautions of Infection Control) جمع آوري شد. روايي محتوا و پايايي به روش الفاكرونباخ بررسي شد. تحليل داده ها با نرم افزار اس پي اس اس نسخه 20 تحليل شد. يافته ها: ميانگين نمره دانش دانشجويان در استاندارد مورد كنترل عفونت (12.39±53.57) در سطح متوسط و ميانگين نمره عملكرد احتياطات استاندارد دانشجويان در سطح خوب (14.99±74.22) ارزيابي گرديد. ميانگين نمرات كسب شده هرسازه از سازه هاي الگوي اعتقاد بهداشتي عبارت بودند از: حساسيت درك شده (9.94±87.51)، شدت درك شده (10.38±89.71)، منافع درك شده (8.44±94.58)، موانع درك شده (14.81±61.75)، راهنما براي عمل (9.99±82.85) و خود كارآمدي درك شده (12.23±31.85). بر اساس آزمون پيرسون، بين سازه حساسيت و عملكرد احتياطات استاندارد همبستگي معناداري بود (P 0/05). نتيجه گيري: در بررسي دانش و سازه هاي الكوي اعتقاد بهداشتي اكثردانشجويان به ترتيب در سطح متوسط و خوب قرار داشتند. اما دانشجويان از نظر خودكارآمدي در سطح ضعيفي قرار داشتند. با توجه به ارتباط سازه حساسيت درك شده با رعايت احتياطات استاندارد كنترل عفونت، تمركز بر اين سازه، از طريق آموزش به دانشجويان پيشنهاد مي گردد.