بررسي تأثير مسئوليت اجتماعي سازماني بر نگرش شغلي كاركنان مراكز بهداشت و درمان شهرستان ايلام

مقدمه: از آن جا كه واحد هاي بهداشتي و درماني در مقايسه با ساير سازمان هاي اداري و خدماتي، با مقوله ي مسئوليت اجتماعي سازماني، در معناي عاميانه ي كار اخلاقي و بشر دوستانه بيشتر سر و كار دارند، تحقيق حاضر با هدف بررسي ميزان تأثير مسئوليت اجتماعي سازماني بر نگرش شغلي كاركنان مراكز بهداشت و درمان شهرستان ايلام انجام شده است. مواد و روش ها: اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از نظر شيوه ي انجام، توصيفي -همبستگي مي باشد. جامعه ي آماري آن نيز كليه ي كاركنان مراكز مذكور به تعداد 350 نفر است كه 185 نفر از اين تعداد، با استفاده از فرمول كوكران و به روش نمونه گيري تصادفي، به عنوان نمونه انتخاب شدند. براي گردآوري داده ها نيز از پرسشنامه ي استاندارد مسئوليت اجتماعي كارول (1991) و براي سنجش نگرش شغلي، از پرسشنامه ي محقق ساخته ي 30 گويه اي استفاده شده است. روايي پرسشنامه ها، توسط خبرگان دانشگاهي و پايايي آن ها با بهره گيري از ضريب آلفاي كرونباخ (91/.) به تأييد رسيده است؛ همچنين، داده ها از طريق نرم افزار آماري SPSS به روش هاي توصيفي (ميانگين و انحراف معيار) و تحليل همبستگي پيرسون و رگرسيون خطي، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته اند. يافته هاي پژوهش: نتايج پژوهش با توجه به ابعاد مسئوليت اجتماعي (بشر دوستانه، اخلاقي، قانوني و اقتصادي)، نشان مي دهد كه ميان مسئوليت بشر دوستانه و مسئوليت قانوني و نگرش شغلي كاركنان مراكز بهداشت شهرستان ايلام، با سطح معنا داري 000/0 ارتباط مثبت و معنا داري وجود دارد؛ در صورتي كه بين دو بُعد مسئوليت اخلاقي و مسئوليت اقتصادي و نگرش شغلي كاركنان اين مراكز، به ترتيب با سطح معنا داري 161/0 و 192/0 ارتباط معنا داري وجود نداشت. هم چنين، نتايج تحليل رگرسيون به شيوه ي خطي نيز نشان داد كه مسئوليت بشر دوستانه / داوطلبانه بيش ترين اثر را بر نگرش شغلي كاركنان دارد. به گونه اي كه با افزايش يك واحد انحراف استاندارد در متغير داوطلبانه، ميزان نگرش شغلي به مقدار 609/0 انحراف استاندارد با كنترل تأثير ديگر متغير هاي مستقل وارد شده در معادله، افزايش مي يابد. بحث و نتيجه گيري: با توجه به ارتباط معنا دار بين دو بُعد مسئوليت داوطلبانه (خدمت رساني و همكاري صرف نظر از پول و زمان) و مسئوليت قانوني (پيروي از قانون و پاس داشت مقررات) بر نگرش شغلي كاركنان مركز بهداشت و درمان شهرستان ايلام؛ انتظار مي رود تا مديران ارشد ضمن حفظ و تقويت نگرش مثبت كاركنان به اين دو بُعد مسئوليت اجتماعي؛ به مسئوليت اخلاقي (انتظارت جامعه از سازمان) توجه ويژه اي مبذول نمايند. هم چنين، وجود نداشتن ارتباط معنا دار ميان مسئوليت اقتصادي (فعاليت ها و اقدامات اقتصادي براي كسب سود) بر نگرش شغلي كاركنان با توجه به مأموريت سازماني، دور از ذهن محققين نبود.