بازخواني نظريه ميشل فوكو درباره مرگ و كاركرد مؤلّف و نسبت آن با سرقت ادبي

پرسش اصلي جستار حاضر اين است كه مساله سرقت ادبي يا دستبرد فكري چه نسبتي با كاركرد مؤلّف در گفتمان ادبيات دارد. كاركرد مؤلّف اصطلاحي است كه فيلسوف فرانسوي، ميشل فوكو (1926ـ1984 م.) در تحليل مفهوم مؤلّف و شكل گيري آن در درون گفتمان مدرنيته به كار مي برد. در اين نوشتار، سرقت ادبي را با توجّه به كاركرد مؤلّف و همچنين با توسّل به اين پيش فرض كه گفتماني كه ادبيات نام دارد، متعلّق به دوره مدرن و شكل گرفته در چارچوب مدرنيته است، واكاوي مي كنيم و سپس با اين فرض كه سرقت ادبي يك مقوله اقتصادي است، به ديرينه شناسي و ربط مفهوم سرقت ادبي با نهاد مالكيت در گفتمان مدرنيته مي پردازيم. نتيجه اين كه هرجا مالكيتي باشد، سرقت نيز وجود و معنا مي يابد. بنابراين، ابتدا مفاهيم سرقت ادبي و گفتمان ادبيات و كاركرد مؤلّف را وارسي خواهيم كرد تا در نهايت، فراتر از داوري هاي ارزشي موجود درباره درست / نادرست بودن يا خوب/ بد بودن آن چه سرقت ادبي مي دانند، كاركرد اين مفهوم را به منزله يك استعاره اقتصادي در نظام دانايي مدرنيته ديرينه شناسي كنيم.