تحليل وضعيت اشتغال دانش‌آموخته‌هاي رشته هاي كشاورزي (مورد مطالعه: دانشگاه جامع علمي-كاربردي استان كرمان)

پژوهش حاضر با هدف تحليل وضعيت و موانع اشتغال دانش آموخته هاي رشته هاي كشاورزي دانشگاه علمي كاربردي كرمان به مرحله ي اجرا در آمد. جامعه آماري شامل تمامي 280 دانش آموخته مقطع كارداني چهار رشته ي پرورش گاو و گاوميش، تكنولوژي توليدات باغي، توليد و فرآوري پسته، و توليد و بهره وري گياهان داروئي است كه درسال هاي 1381 لغايت 1385 از دانشگاه علمي كاربردي كرمان دانش آموخته شده اند. جمع آوري اطلاعات مورد نياز در دو مرحله و به دو روش استخراج از پرونده آموزشي و پرسشنامه انجام شد. در نهايت، تعداد 188 پرسشنامه تكميل و عودت داده شده با نرم افزار SPSS بررسي و تحليل گرديد. روايي صوري پرسشنامه به تائيد پنج متخصص ترويج و آموزش كشاورزي رسيد و از روش آلفاي كرونباخ براي محاسبه و سنجش پايايي شاخص هاي مورد مطالعه، استفاده گرديد كه مقدار آنها در دامنه 0.89 و 9۴/0 محاسبه شد. بر اساس آزمون آماري كروسكال واليس، تفاوت آماري معني داري بين گرايش هاي مختلف در خصوص وجود بازار كار براي رشته هاي تحصيلي شان و همچنين در خصوص اهميت رشته آنها براي جامعه به دست نيامد. نتايج آزمون رگرسيون لجستيك نشان داد متغيرهاي وارد شده در مدل شامل رشته تحصيلي، جنسيت، سن، سهميه پذيرش و نوع ديپلم توانستند ۳۲ درصد از تغييرات مربوط به متغير اشتغال را تبيين كنند. براساس نتايج روش تحليل عاملي، موانع اشتغال از ديدگاه پاسخگويان پس از تحليل به عوامل فردي دانشگاهي، موانع ساختاري مالي و موانع سنتي فرهنگي دسته بندي شد. كه اين موانع در مجموع قادر به تبيين 56.215 درصد از واريانس كل بودند. همچنين نتايج مقايسه ميانگين نتايج نشان داد كه افراد مورد مطالعه فارغ از نوع جنسيت و بدون توجه به وضعيت اشتغال خود چنين ارزيابي كردند كه اين مركز نتوانسته است در دانشجويان خود مهارت كارآفريني و اشتغال زائي و روحيه اعتماد نفس براي ورود به بازار كار و يا توسعه شغلي در مخاطبان خود ايجاد نمايد.