بررسي رابطه بين هوش سازماني و يادگيري سازماني در كاركنان شركت خطوط لوله و مخابرات نفت ايران - منطقه جنوب شرق

هدف از انجام اين پژوهش بررسي رابطه بين هوش سازماني و يادگيري سازماني در كاركنان شركت خطوط لوله و مخابرات نفت ايران منطقه جنوب شرق مي باشد. شيوه انجام پژوهش توصيفي بوده و جامعه آماري متشكل از 350 نفر از كاركنان رسمي برآورد شده كه حجم نمونه بر اساس جدول گرجسي و مورگان 183 نفر تخمين زده شد. براي گردآوري داده ها، از پرسشنامه يادگيري سازماني پيتر سنجه(2005) و هوش سازماني آلبرخت(2002) استفاده شده است . داده هاي گردآوري شده، با استفاده از روش هاي آماري ضريب همبستگي پيرسون و معادلات ساختاري چندگانه با استفاده از نرم افزارAMOS تجزيه و تحليل شد. نتايج پژوهش نشان داده است با توجه به آزمون همبستگي پيرسون، بين ميل به تغيير، سرنوشت مشترك، روحيه سازماني ، عملكرد سازماني، كاربرد دانش، اتحاد و توافق و يادگيري سازماني رابطه مستقيم وجود دارد. نتايج معادلات ساختاري نيز نشان داد كه بين هوش سازماني رابطه مثبت و معناداري با يادگيري سازماني دارد همچنين رابطه بين سرنوشت مشترك،فشار سازماني و اتحاد و توافق با يادگيري سازماني تأييد شد. از ميان مؤلفه هاي هوش سازماني، تمايل به تغيير داراي همبستگي بيشتري با يادگيري سازماني است. اين امر بيانگر اين مطلب است كه در يك سازمان هر چه يادگيري سازماني بيشتر باشد افراد تمايل بيشتري به تغيير خواهند داشت.