اعتياد و پيامد هاي روان شناختي، رابطه اضطراب و شاخص ولع مصرف القائي در افراد تحت درمان با نگهدارنده متادون دارا و فاقد نشانگان اضطراب، يك مطالعه مقطعي

زمينه و هدف: مصرف مزمن مواد تاثيري شگرف بر ساختار شناخت و شخصيت ايفا مي نمايد. تغييراتي كه به مرور زمان امكان پرهيز از مصرف را دشوار مي سازد. پژوهش حاضر با هدف بررسي ارتباط اضطراب و شاخص ولع مصرف انجام شد. روش كار: بدين منظور در طرحي همبستگي در قالب طرح هاي توصيفي، از جامعه مردان مراجعه كننده به سه كلينيك درمان متادون در شهر تهران، هشتاد (80=N) آزمودني (سنين 3918 با ميانگين سني: 27.9) كه بالاترين و پائين ترين نمرات را با توجه به نقطه برش مفروض در آزمون اضطراب بك كسب نمودند انتخاب و جهت مقايسه در قالب دو گروه تخصيص يافتند. جهت احراز اطمينان از فرايند پرهيز از مصرف از شركت كنندگان دو بار در هفته به صورت تصادفي تست ادرار با آستانه مفروض سيصد نانوگرم در ميلي ليتر به عمل آمد. پرسشنامه هاي اضطراب بك (ميزان پاسخ دهي=94%) و ولع مصرف (ميزان پاسخ دهي=89%) توسط آنان تكميل شد. داده هاي جمع آوري شده به كمك آزمون هاي تي مستقل و همبستگي پيرسون تحليل شدند. همچنين داده هاي كيفي حاصل از ارزيابي هاي دموگرافيك كدگذاري و به كمك ابزار تحليل داده هاي كيفي ATLAS.ti 5.2 مورد تحليل قرار گرفتند. يافته ها: نتايج نشان داد كه گروه مضطراب ميزان بالاتري از نشانگان ولع مصرف را نسبت به گروه مقابل به خود اختصاص دادند. نتيجه گيري: يافته هاي اين پژوهش ضمن داشتن جنبه هاي كاربردي، مي تواند در طرح ريزي فرايندهاي درماني مكمل سودمند باشد.