نقش بي نظمي هيجاني، افكار منفي تكرارشونده و آميختگي فكر-عمل در پيش بيني نگراني

مقدمه: نگراني، پديده اي رايج و ويژگي مشترك در بسياري از اختلال ها، به خصوص اختلال هاي اضطرابي است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش پيش بين بي نظمي هيجاني، افكار منفي تكرارشونده و آميختگي فكر عمل بر نگراني انجام گرفت. روش: با توجه به طرح پژوهش حاضر (همبستگي) از روش تحليل همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه استفاده شد. 343 نفر از دانشجويان دانشگاه خوارزمي تهران به صورت نمونه گيري در دسترس انتخاب و سپس به پرسشنامه آميختگي فكر (TFI)، مقياس دشواري در تنظيم هيجاني (DERS)، پرسشنامه افكار منفي تكرارشونده (RNTQ) و پرسشنامه نگراني پنسيلوانيا (PSWQ) پاسخ دادند. يافته ها: نتايج نشان داد كه متغيرهاي دشواري در تنظيم هيجان، افكار منفي تكرارشونده و آميختگي فكر، همبستگي معنادار و مثبتي با نگراني داشتند ( 0/01 p ). همچنين، نتايج تحليل گام به گام نشان داد كه در گام اول، دشواري در تنظيم هيجاني به تنهايي 25 درصد از واريانس نگراني و در گام دوم افكار منفي و دشواري در تنظيم هيجاني 31 درصد از واريانس نگراني را تبيين مي كنند و آميختگي فكر عمل از مدل حذف شد. نتيجه گيري: براساس نتايج پژوهش حاضر، بي نظمي هيجاني و افكار منفي تكرارشونده قادر به پيش بيني نگراني در دانشجويان بوده است و اين يافته ها مي تواند گامي در جهت شناخت بيشتر ماهيت نگراني محسوب شود.