بيان وحدت با شگردهاي تمثيلي در مثنوي معنوي

Express unity with the techniques of spiritual allegory

ادبيات عرفاني داراي جايگاه خاصي است، بخصوص مثنوي معنوي شباهت به معجزه اي والا در هنر و ادبيات دارد. مولانا با بياني زيبا وبه كارگيري تمثيل با شگردهاي گوناگون درقالب تشبيه، استعاره، تلميح، كهن الگوها و... به تبين مفاهيم عرفاني وحدت وجود در مباحثي چون فناي ذات، صفات وفناي في الله ، با اهداف گوناگوني به نوعي به استدلال مفاهيم وحدت پرداخته است، تا ذهن را ازحكمي در مورد چيزي، به حكمي در مورد چيزي ديگر، به دليل مشابهتي كه ميان آن دو مقوله خلق مي كند، سير دهد. وي معتقد است كه اين خاصيت صور و قالب هاي مادي وج سماني است كه مانع ديدن حقيقت مي شوند زيرا در ماوراي آنان چيزي جز وحدت وجود ندارد. تنها راه رسيدن به حقيقت وجودي جز از راه خود فراموشي و استغراق در حق دست نخواهد داد. مولوي، براي اثبات وحدت گوهر ارواح، از انواع تمثيلات تشبيهي چون سايه هاي كنگره در مقال نوركه مانع تابش نور حقيقت است گفتگو مي كند. در نهايت به نظر مولوي مثنوي دكان وحدت است و هرچه غير از خدا است ظاهري و ساختگي مي داند.

mystical literature Has a special place, Masnavi is like a miracle.Rumi's beautiful expression and use of allegory with various tips in the form of similes, metaphors, allusions, ancient and patterns ... to express Mystical object. Sports themes such as destruction, annihilation in Allah's attributes, Unity is a form of reasoning concepts with different purposes, To the mind of the decisions about what, in a decision about something else, because of the similarity between it creates Dvmqvlh­ The garlic. He believes that this property is Vjsmany material forms and templates, Which prevents see the truth because behind them nothing but unity does not exist. The only way to get to the truth except through Vastghraq on the right will not forget. Rumi, to prove the unity of spirits, of metaphorical allegories such as shades of light barrier Congress Nvrkh article speaks the truth. Inally, the Masnavi unity shops or anything other than God knows He knows apparent and unreal.