بخشايشگري، رضايتمندي زناشويي و سلامت روان والدين كودكان كم‌توان ذهني و عادي

هدف: اين پژوهش با هدف بررسي رابطۀ بين بخشايش گري، رضايتمندي زناشويي و سلامت روان والدين كودكان كم توان ذهني و عادي انجام شده است. روش: براي رسيدن به هدف مزبور 80 نفر (40 مادر داراي كودك كم توان ذهني و 40 مادر داراي كودك عادي) به صورت تصادفي از شهرستان اسفراين انتخاب شدند و ابزارهاي مورد استفاده شامل چك ليست نشانه هاي اختلالات رواني، آزمون رضايتمندي زناشويي انريچ و سياهۀ بخشايشگري ان رايت بود. يافته ها: نتايج تحقيق نشان داد ميزان بخشايشگري و رضايتمندي زناشويي مادران بر سلامت روان آنها تأثير مثبت دارد و سلامت روان آنها از طريق ميزان بخشايشگري و رضايتمندي زناشويي قابل پيش بيني است. از بين دو متغير بخشايشگري و رضايتمندي زناشويي، بخشايشگري بالا پيش بيني كنندۀ قوي تري براي سلامت روان مادران كودكان كم توان ذهني و رضايتمندي زناشويي بالا، پيش بيني كنندۀ قوي تري براي سلامت روان مادران كودكان عادي بود. همچنين بين رضايتمندي زناشويي و بخشايشگري در مادران كودكان عادي و كم توان ذهني در نمونۀ حاضر ارتباط مستقيم وجود داشت و هر يك از اين متغيرها نيز با سلامت روان مادران كودكان عادي و كم توان ذهني رابطۀ معنادار مستقيم داشتند. از طرفي يافته ها حاكي از تأثيرات منفي داشتن كودك كم توان ذهني بر سلامت روان و رضايتمندي زناشويي مادران كودكان كم توان ذهني بود. نتيجه گيري: بنابراين مي توان گفت داشتن كودك كم توان ذهني بر سلامت روان و رضايتمندي زناشويي مادران تأثير منفي دارد. پيامدهاي نظري و عملي يافته ها در مقاله مورد بحث و بررسي قرار گرفته است.