مقايسه مادران داراي دو كودك استثنايي (چندمعلوليتي، كم‌توان ذهني، جسمي-حركتي، نابينا و آسيب بينايي، ناشنوا و آسيب شنوايي) با مادران كودكان عادي در مؤلفه‌هاي سلامت عمومي

هدف:. هدف از تحقيق حاضر يافتن پاسخي براي اين پرسش است كه آيا بين مادران كودكان استثنايي و مادران كودكان عادي از نظر سلامت روان تفاوت وجود دارد يا خير؟ روش: روش اين تحقيق پس رويدادي (علّي مقايسه اي) است. آزمودني هاي اين پژوهش متشكل از 516 نفر از مادران كودكان استثنايي (202 نفر كم توان ذهني، 63 نفر ناشنوا، 58 نفر نابينا، 94 نفر جسميحركتي و 99 نفر چندمعلوليتي) است كه به طور تام شمارش انتخاب شده بودند و 69 نفر از مادران كودكان عادي كه به طور تصادفي انتخاب شدند. ابزار به كار گرفته شده، مقياس 28 سؤالي سلامت عمومي است. ضريب اعتبار اين پرسش نامه 0/72 و روايي همزمان كل پرسش نامه 0/58 به دست آمده است. يافته ها: نتايج حاصل از يافته هاي آماري نشان داد كه به طور كلي بين سلامت روان مادران كودكان استثنايي و مادران كودكان عادي تفاوت معناداري وجود دارد. همچنين از نظر علائم سلامت رواني يعني بين خرده مقياس علائم جسماني و افسردگي تفاوت معناداري بين مادران گروه هاي مختلف استثنايي و مادران گروه عادي مشاهده نشد. بين مادران كودكان عادي با چندمعلوليتي، كم توان ذهني، جسميحركتي، در مؤلفه اضطراب و كم خوابي تفاوت معني داري به لحاظ آماري مشاهده شد. درحالي كه بين مادران عادي با نابينا و آسيب بينايي، ناشنوا و آسيب شنوايي تفاوت معني داري به لحاظ آماري مشاهده نشد. بين مادران كودكان عادي با چندمعلوليتي، كم توان ذهني، جسميحركتي و ناشنوا و آسيب شنوايي در مؤلفه كاركرد اجتماعي تفاوت معني داري به لحاظ آماري مشاهده شد. درحالي كه بين مادران عادي با مادران نابينا و آسيب بينايي، تفاوت معني داري به لحاظ آماري مشاهده نگرديد. نتيجه گيري: بر اساس نتايج اين تحقيق سلامت روان يك ويژگي متمايزكننده در مادران كودكان استثنايي و مادران كودكان عادي است، مادران داراي دو كودك استثنايي استرس و فشار رواني بيشتري را در زندگي تجربه مي كنند. بنابراين وضعيت سلامت روان آنها در مقايسه با مادران كودكان عادي بدتر است.