كليدواژه :
واژههاي كليدي: زبانِ در حال تعريف , زبانِ تعريف شده , مالكيت زباني , سوبژكتيويته , نئوتني زباني , ترجمه , توليد زباني.
چكيده فارسي :
زبان تعريف شده در دوزبانگي، مالكيت خود را در سوبژكتيويتۀ كاربرِ دو زبانه از قبل به تثبيت رسانده است؛ ولي زبانِ در حال تعريف، خارج از سوبژكتيويته است. از بدو تماس زبانِ در حال تعريف در غشاي ذهني، تأثير پذيري از زبانِ تعريف شده، اجتناب ناپذير ميشود. در شروع دوزبانگي، زبانِ در حال تعريف كاملاً متأثر از زبانِ تعريف شده است. لذا، تداخل هاي زباني كه ايجاد مي شود، به استفاده و يا تأثيرپذيري از مدلول هاي موجود در زبانِ تعريف شده منجر ميشود. در اين مقاله خواهيم ديد كه اين روند چگونه سبب افزايش ترجمه از زبان تعريف شده و پايين نگه داشته شدن ميزان توليد زباني در زبانِ در حال تعريف ميشود. بدين منظور، بايد ديد كه كاربر در كدام قسمت از تبديل زبانِ در حال تعريف به زبانِ تعريف شده، از نمايش معنايي مشترك و در كدام قسمت از نمايش معنايي مستقل خود بهره ميبرد و اين موضوع سنجش ميزان توليد و يا ترجمه در زبانِ در حال تعريف و رابطۀ مستقيم آن با ميزان ورود در سوبژكتيويته را براي ما آشكار ميسازد.