عنوان مقاله :
تأثير آموزش بهداشت دوران بلوغ بر آگاهي و سلامت عمومي دختران مقطع راهنمايي شهرستان قائن
پديد آورندگان :
محسني زاده ، مصطفي دانشگاه علوم پزشكي مشهد - دانشكده پرستاري و مامائي , عبادي نژاد ، زهرا دانشگاه علوم پزشكي بيرجند - دانشكده پرستاري و مامائي قاين , دشتگرد ، علي دانشگاه علوم پزشكي بيرجند - دانشكده پرستاري و مامائي قاين , مودي ، آسيه دانشگاه علوم پزشكي بيرجند - دانشكده پرستاري و مامائي قاين
كليدواژه :
آموزش بهداشت , بلوغ , آگاهي , سلامت عمومي , نوجوان
چكيده فارسي :
مقدمه: نوجواني ارتباط نزديكي با سلامتي دارد و مرحله بسيار مهمي از زندگي هر فرد محسوب ميشود، و بويژه در دختران نوجوان از اهميت ويژهاي برخوردار است. به نظر ميرسد داشتن شناخت و آگاهي در مورد اصول بهداشت در دوران بلوغ، دلايل و علل بروز تغييرات خاص در اين دوران و نيز آشنايي با خطرات تهديد كننده دوران بلوغ، سبب پيشگيري از بسياري از سوء تفاهمات و مشكلات نوجوانان شده و ميتواند در كاستن از مشكلات اين نسل مؤثر باشد. اين پژوهش با هدف تعيين تأثير آموزش بهداشت دوران بلوغ بر اگاهي و سلامت عمومي دختران مقطع راهنمايي شهرستان قائن انجام شد. روش كار: اين پژوهش تجربي در سال 1393 انجام شد. مدارس راهنمايي دخترانه در شهرستان قائن محيط پژوهش و كليه دانش آموزان دختر مقطع سوم جامعه پژوهش بودند. 87 دانش آموز به صورت تصادفي از جامعه پژوهش انتخاب و در دو گروه آزمون (47 نفر) و كنترل (40 نفر) قرار گرفتند. مداخله شامل برنامه آموزشي در ارتباط با بلوغ و بهداشت قاعدگي به صورت كلاسهاي آموزشي و با استفاده از روشهاي سخنراني، چهره به چهره، پرسش و پاسخ، بحث و گفتگو در 3 جلسه 60 دقيقهاي، براي دانشآموزان گروه آزمون ارائه گرديد. پس از اجراي مداخله، اطلاعات با پرسشنامه سنجش آگاهي سلامت و پرسشنامه سلامت عمومي به شيوه خودگزارشي جمع آوري گرديد. پرسشنامه از روايي محتوايي و پايايي بين دو آزمون (ضريب همبستگي 0.75) برخوردار بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 18 و آزمونهاي آماري تي مستقل، كاي اسكوئر، ويلكاكسون، من ويتني، پيرسون، آناليز واريانس يك طرفه و اندازههاي مكرر مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافتهها: آزمون تي مستقل نشان داد كه نمره آگاهي بهداشتي گروه آزمون، يك ماه پس از آموزش (2.48 ± 11.58) اختلاف آماري معني داري با نمره گروه كنترل دارد (2.72 ± 8.15) (0.39 = P). ولي تفاوت آماري معني داري در بين نمرات گروه كنترل در هيچ مرحلهاي مشاهده نشد (0.139 = P). آزمون من ويتني در مقايسه نمرات سلامت عمومي دو گروه، يك ماه پس از آموزش، اختلاف آماري معني داري را نشان داد (0.44 = P). در حالي كه آزمون ويلكاكسون در هيچكدام از گروهها تفاوت آماري معني داري بين نمرات سلامت عمومي قبل و يك ماه بعد از آموزش را نشان نداد. نتيجه گيري: اگر چه آموزش بهداشت دوران بلوغ نتوانست به طور معني داري نمرات سلامت عمومي دانش آموزان را افزايش دهد، اما توانست تا حدي با افزايش آگاهي دانش آموزان در ارتقاء ميانگين نمرات سلامت عمومي آنها مؤثر باشد. افزايش سلامت عمومي نيازمند آموزشهاي مداوم و مكرر ميباشد لذا ضروريست كه مسئولين امر به خصوص پرستاران و يا مربيان بهداشت مدارس توجه هر چه بيشتر به اين مسأله داشته تا از مشكلات دختران در اين دوران كاسته شود.
عنوان نشريه :
پژوهش پرستاري
عنوان نشريه :
پژوهش پرستاري