بررسي رابطه ميان ذهنيت فلسفي با ويژگي‌هاي شخصيتي كارآفرينانه مديران مدارس

هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه بين ذهنيت فلسفي با ويژگي هاي شخصيتي كارآفرينانه مديران و معاونان مدارس است. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي و از نظر روش، توصيفي ـ همبستگي است. جامعه آماري پژوهش، تمامي مديران و معاونان مدارس متوسطه سال 92-93 شهر اروميه در نظرگرفته شده است (N=240) كه با استفاده از نمونه گيري تصادفي تعداد 148 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه هاي ذهنيت فلسفي و ويژگي هاي شخصيتي كارآفرينانه پاسخ دادند. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از نظرات متخصصان استفاده شد و پايايي آنها با استفاده از فرمول آلفاي كرونباخ به ترتيب 77/0 و 85/0 محاسبه شد. يافته هاي به دست آمده با استفاده از روش تحليل همبستگي كانوني نشان داد كه ابعاد ذهنيت فلسفي رابطه معناداري با ويژگي هاي شخصيتي كارآفرينانه مديران و معاونان دارند. تحليل كانوني دو مجموعه معنادار بين ذهنيت فلسفي و ويژگي هاي شخصيتي كارآفرينانه را نشان داد كه در اين مجموعه، ابعاد جامعيت، تعمق و انعطاف پذيري رابطه معناداري با خلاقيت، مخاطره پذيري، نياز به توفيق و جايگاه كنترل داشتند. به طوركلي مي توان نتيجه گرفت هر چقدر مديران و معاونان از ذهنيت فلسفي بالايي برخوردار باشند توان كارآفريني نيز در آنها افزايش مي يابد.