بررسي رابطه بين نقض قرارداد روان‌شناختي با رفتار شهروندي سازماني و نيت جابجايي با نقش تعديلي فاصله قدرت

افراد نسبت به وعده هاي داده شده در بدو استخدام حساس هستند و اگر اين وعده ها نقض شوند افراد به صورت هاي متفاوت نسبت به آن واكنش نشان مي دهند. اين واكنش در جوامع مختلف به دليل وجود تفاوت هاي فرهنگي متفاوت است. لذا هدف اين تحقيق بررسي رابطه بين نقض قرارداد روان شناختي با رفتار شهروندي سازماني و نيت جابجايي با نقش تعديلي فاصله قدرت است. اين پژوهش ازنظر هدف كاربردي و ازنظر شيوه گردآوري داده ها پيمايشي از گروه پژوهش هاي توصيفي است. جامعه آماري اين پژوهش را كليه معلمان مدارس دخترانه مقطع متوسطه دوم در شهرستان علي آباد كتول تشكيل مي دهند كه تعداد آن ها برابر با 268 نفر است كه حجم نمونه با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي 154 نفر به دست آمد. ابزار جمع آوري داده ها پرسشنامه نقض قرارداد رواني رابينسون و موريسون (2000)، رفتار شهروندي پودساكف و همكاران (1991)، ترك خدمت كامن و همكاران (1979) و فاصله قدرت دورفمن و هاول (1980) است كه آلفاي كرونباخ همگي آن ها بالاي 7/0 مي باشد. براي تجزيه وتحليل داده ها از روش معادلات ساختاري مبتني بر نرم افزار PLS استفاده شده است. يافته هاي پژوهش نشان داد كه بين نقض قرارداد روان شناختي و رفتار شهروندي رابطه منفي و بين نقض قرارداد روان شناختي و نيت جابجايي رابطه مثبت وجود دارد. هم چنين فاصله قدرت نقش تعديل كنندگي در رابطه بين قرارداد روان شناختي با رفتار شهروندي سازماني و نيت جابجايي ندارد.