اثربخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر كيفيت زندگي و ذهن آگاهي مبتلايان به بيماري آسم

مقدمه: آسم از شايع ترين بيماري هاي مزمن است و عوامل روان شناختي بسياري در بروز و وخامت بيماري دخيل هستند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي اثر بخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر كيفيت زندگي و ذهن آگاهي بيماران مبتلا به آسم انجام شد. روش: روش تحقيق مطالعه حاضر نيمه آزمايشي و از طرح پيش آزمون پس آزمون با گروه كنترل و نمونه گيري در دسترس استفاده گرديد. در همين راستا 144 بيمار مبتلا به آسم، پرسشنامه هاي كيفيت زندگي آسم و ذهن آگاهي را تكميل و تعداد 45 نفر در مقياس هاي كيفيت زندگي نمرات بالا و در ذهن آگاهي نمره پايين داشتند، از ميان آنان 24 نفر به صورت تصادفي انتخاب و در دو گروه آزمايش و كنترل قرار گرفتند. گروه آزمايش 8 جلسه يك و نيم ساعته شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي را دريافت نمودند اما گروه كنترل هيچ گونه درماني دريافت نكردند. براي مقايسه متغيرهاي كمي در بين دو گروه از آزمون T.Test و براي متغيرهاي كيفي از آزمون كاي دو توسط نرم افزار Spss v.22 استفاده گرديد. يافته ها: تحليل داده ها نشان داد كه در مرحله پس آزمون، ميزان ذهن آگاهي گروه آزمايش در مقايسه با گروه شاهد به طور معني داري كاهش يافته است (0.002=p) اما ميزان كيفيت زندگي با وجود كاهش در گروه آزمايش، معني دار نبود (p=0.0351). نتيجه گيري: با توجه به نقش مسائل روان شناختي در بيماري آسم و نقش مؤثر ذهن آگاهي در كاهش علائم روان شناختي بيماران، توصيه مي شود به منظور بهبود كيفيت زندگي و ذهن آگاهي در بيماران مبتلا به آسم، در كنار نمايش روتين پزشكي از طريق شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي باعث بهبود مسائل روان شناختي آنان شد.