تبيين سبك مديريت تعارض مديران مدارس بر اساس فرسودگي شغلي و استرس شغلي آنان در مناطق آموزش و پرورش شهرستان‌هاي خوي و چايپاره

Explaining School principals’ conflict management based on their job burnout and stress in Khoy and Chaypareh

هدف پژوهش حاضر تبيين سبك مديريت تعارض مديران مدارس بر اساس فرسودگي شغلي و استرس شغلي آنان بود. جامعه آماري پژوهش ­حاضر را كليه مديران مدارس شهرستان­ هاي خوي و چايپاره در سال تحصيلي 95-1394 تشكيل داده است كه مجموعاً 370 نفر بودند. حجم نمونه آماري 173 نفر محاسبه و براي انتخاب نمونه از روش تصادفي طبقه اي نسبي استفاده شده است. در اين پژوهش براي جمع­ آوري اطلاعات از پرسشنامه ­هاي مديريت تعارض رابينز­، استرس شغلي (ESH) و فرسودگي شغلي مسلچ استفاده شد. پس از بررسي مفروضه ­هاي آزمون همبستگي، جهت تبيين سبك مديريت تعارض بر اساس استرس شغلي و فرسودگي شغلي، با توجه به بر­آورد ميزان پيش­بيني، از آزمون رگرسيون استفاده شد. نتايج نشان داد بر اساس استرس شغلي مديران، مي‌توان سبك‌هاي مديريت تعارض شامل همكاري، اجتناب، سازش و مصالحه را پيش‌بيني نمود. اما چون مقدار F به دست آمده براي سبك‌ مديريت تعارض رقابت (0/70) از لحاظ آماري معنادار نمي‌باشد (P≥0/05)؛ لذا نمي‌توان بر اساس استرس شغلي مديران، سبك‌ مديريت تعارض رقابت را پيش‌بيني نمود. ضريب بتا نشان مي­دهد به ازاي هر واحد افزايش در استرس شغلي مديران، سبك مديريت تعارض همكاري در مديران به مقدار 33 درصد كاهش، سبك اجتناب به مقدار 28 درصد افزايش، سبك سازش به مقدار 34 درصد كاهش و سبك مصالحه به مقدار 47 درصد كاهش مي‌يابد. بر اساس فرسودگي شغلي مديران، مي‌توان سبك‌هاي مديريت تعارض همكاري، سازش و مصالحه را پيش‌بيني نمود. اما چون مقدار F به دست آمده براي سبك‌ مديريت تعارض رقابت (0/04) و اجتناب (3/14) از لحاظ آماري معنادار نمي‌باشد (P≥0/05)؛ لذا نمي‌توان بر اساس فرسودگي شغلي مديران، سبك‌ مديريت تعارض رقابت و اجتناب را پيش‌بيني نمود. ضريب بتا نشان مي‌دهد به ازاي هر واحد افزايش در فرسودگي شغلي مديران، سبك مديريت تعارض همكاري در مديران به مقدار 34 درصد كاهش، سبك سازش به مقدار 40 درصد كاهش و سبك مصالحه به مقدار 40 درصد كاهش مي‌يابد

The aim of this study was to explain school principals’ conflict management based on their job burnout and stress. The study population included all school principals in Chaypareh and Khoy in the academic year of 1395-1394 and the sample size was 173 people that were selected by stratified random sampling method. To gather the data questionnaires of Rabin’s conflict management and Meselch’s job stress and burnout were used. Correlation and regression analysis were used to analyze the data. Results indicate that based on principals’ job stress, conflict management style can predict co-operation, avoidance and compromise. But because the amount of F obtained for conflict management style of competition (0/07) is not statistically significant (P≥0 / 05); it cannot be predicted based on principals’ job stress. Beta coefficient indicates that, per unit increase in stress management, conflict management style of cooperation decreases at 33 percent, avoided style increases at 28 percent; concession style decreases at 34 percent and compromise style decreases at 47 percent.