بررسي ارتباط نشخوار فكري با كيفيت خواب بيماران مبتلا به افسردگي اساسي

مقدمه: اختلال در خواب يكي از مشكلات بيماران با اختلال افسردگي است كه با عوامل متعددي از جمله نشخواري فكر ممكن است ارتباط داشته باشد. هدف: اين مطالعه با هدف بررسي ارتباط بين نشخوار فكري با كيفيت خواب در بيماران افسرده اساسي انجام شد. روش‌: روش پژوهش حاضر توصيفي همبستگي بود. روش نمونه‌گيري تصادفي ساده بود كه ۱۶۰ نفر از بيماران افسرده اساسي در بيمارستان فرشچيان همدان در سال ۱۳۹۶ انتخاب شده‌اند. ابزار جمع‌آوري داده‌ها پرسشنامه خواب پيتزبورگ، پرسشنامه نشخوار فكري نالن هاكسما است. تجزيه ‌و تحليل داده ‌ها با استفاده از آمار توصيفي و استنباطي (ضريب همبستگي پيرسون و اسپيرمن) و نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ انجام شد. يافته‌ها: در بررسي آزمون رابطه‌اي بين نشخوار فكري با كيفيت خواب بيماران افسرده اساسي بستري شده در بيمارستان فرشچيان همدان نشان داد كه آزمون آماري ضريب همبستگي پيرسون ارتباط معنادار و مستقيمي با مقدار ضريب ۰/۴۷۶ بين نشخوار فكري و كيفيت خواب به‌دست آمده است. به‌طوري‌كه افرادي كه نمرات بالاتري از پرسشنامه كيفيت خواب كسب كرده‌اند به دليل نمره‌گذاري معكوس در حقيقت كيفيت خواب پايين‌تري داشته‌اند. (p=۰/۰۰۰، ۰/۴۷۶=r) تحليل داده‌ها نشان داد بين نشخوار فكري و كيفيت خواب رابطه عكس معناداري (p=۰/۰۰۱، ۰/۴۷۶=r) وجود دارد. نتيجه‌گيري: پژوهش حاضر نشان داد كه بين نشخوار فكري و كيفيت خواب در بيماران افسرده ارتباط معنادار و عكسي وجود دارد و نشخوار فكري منجر به كاهش كيفيت خواب بيماران مي‌شود. در بيماران افسرده كيفيت خواب از اهميت بيشتري برخوردار است و لازم است با راهكارهاي ازجمله درمان نشخوار فكري سلامتي آن‌ها را ارتقاء داد.