طراحي و برازش الگوي ساختاري پياده سازي مديريت دانش در دانشگاه علوم پزشكي آجا

مقدمه: تحقق برنامه چهارم توسعه و برنامه چشم انداز 20 ساله، مشروط به آن است كه الزامات ديده شده و برنامه هاي راهبردي، متناسب با مأموريت دانش تدوين و اجرا شود. دانش عنوان جديدي است كه به زمان حاضر و يا آينده نزديك اطلاق مي شود. به همين منظور اهميت روزافزون مديريت يكپارچه دانش در سازمان ها هر روز بيشتر احساس مي شود. هدف: اين تحقيق طراحي و برازش الگوي ساختاري پياده سازي مديريت دانش در دانشگاه علوم پزشكي آجا مي باشد. مواد و روش ها: اين پژوهش يك مطالعه پيمايشي به شيوه مدل يابي معادلات ساختاري است كه بر روي 110 نفر از كاركنان با تحصيلات كارشناسي و بالاتر در دانشگاه علوم پزشكي آجا در سال 1394 انجام شده است. ابزار جمع آوري داده ها پرسشنامه بوده است و داده ها از طريق نرم افزار SPSS نسخه 16 و ليزرل نسخه 8/54 و با استفاده از آزمون هاي توصيفي و روش مدل يابي معادلات ساختاري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها: يافته هاي اين پژوهش نشان داد كه فرهنگ سازماني و ساختار سازماني، فناوري اطلاعات و انگيزش زير ساخت لازم براي پياده سازي مديريت دانش است. مبتني بر نتايج پژوهش به نظر مي رسد كه فرهنگ سازماني (يادگيري، اعتماد و همكاري) بيشترين اثرگذاري را بر اجراي مديريت دانش داشته و فرهنگ قدرت تأثير خاصي بر آن نداشت. همچنين ساختار عدم تمركز و رسميت سازماني، به ترتيب داراي اثر قابل توجه و كمترين تأثير بر پياده سازي مديريت دانش بوده اند. بحث و نتيجه گيري: با توجه به نتايج برازش الگوي ساختاري پيشنهادي، اين پژوهش مي تواند يك نقطه آغازين براي پياده سازي مديريت دانش در دانشگاه علوم پزشكي آجا باشد. با توجه به يافته هاي پژوهش، زير ساخت هاي مديريت دانش در سازماني نظير دانشگاه علوم پزشكي آجا بر اساس اولويت اجرا به صورت فرهنگ سازماني، ساختار سازماني، فناوري اطلاعات، انگيزش و در آخر فرهنگ قدرت ارزيابي مي گردد كه در صورت اجرا مي تواند منجر به پياده سازي مديريت دانش در اين سازمان آموزشي گردد.