بررسي تغييرات سطح سرمي Fe+2 و ويتامين D3 به دنبال مصرف پروبيوتيك‌ها در دميليناسيون ناشي از اتيديوم برومايد هيپوكمپ موش صحرايي

زمينه و هدف: امروزه استفاده از پروبيوتيك ها در پيشگيري و درمان بيماري هاي سيستم ايمني، از طريق افزايش جذب فاكتورهاي محافظتي، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. از اين رو هدف از انجام اين مطالعه بررسي اثر باكتري‌هاي پروبيوتيك (لاكتوباسيلوس پلانتاروم 299 وي  و بيفيدوباكتريا بي94) بر سطح سرميFe+2، ويتامين D3، به دنبال دميليناسيون ناشي از اتيديوم برومايد در هيپوكمپ موش هاي صحرايي بود.  روش كار: در اين تحقيق تعداد 40 سر موش صحرايي نر نژاد ويستار به وزن 250-200 گرم در 4 گروه 10 تايي شامل كنترل (سالين)، آسيب با اتيديوم برومايد، گروههاي درماني پروبيوتيك لاكتوباسيلوس پلانتاروم 299 وي و پروبيوتيك بيفيدوباكتريابي94 قرار گرفتند. در گروه آسيب و درمان جهت القا دميليناسيون از تزريق مستقيم و تك دوز 3 ميكروليتر اتيديوم برومايد در هيپوكمپ موش ها استفاده شد همچنين در گروه كنترل از سالين به عنوان حلال اتيديوم برومايد به همان ميزان استفاده شد. پس از القا دميليناسيون در گروه هاي درماني، به ميزان 10^8×1.5 باكتري پروبيوتيك به مدت 28 روز به صورت گاواژ تجويز شد.  يافته ها: نتايج اين مطالعه نشان داد كه ميزان آهن در گروه درمان با لاكتوباسيلوس پلانتاروم 299 وي و ميزان ويتامينD3 سرم در هر دو گروه درمان افزايش نشان داد. همچنين ميزان آهن در گروه درمان با بيفيد وباكتريا بي94 كاهش نشان داد، هرچند كه اين افزايش و كاهش معني دار نبود.  نتيجه گيري: پروبيوتيك ها براي پيشگيري و درمان بيماري ها و از جمله بيماري شايع ام اس(MS) به كار مي روند. در مطالعات قبلي نقش موثرFe+2، ويتامينD3 در بهبود بيماري MS گزارش شده است. عليرغم اينكه يافته هاي معني داري در اين تحقيق حاصل نشد، اما اين يافته ها مطالعات قبلي در رابطه با توصيه مصرف پروبيوتيك را تا اندازه اي مورد تاييد قرار داد. شايد دليل چنين يافته اي تفاوت در نوع، تعداد و مدت زمان مصرف پروبيوتيك در مقايسه با ساير مطالعات باشد.