عنوان مقاله :
ارزيابي استدلال باليني دستياران و كارورزان پزشكي براساس پرسشنامه تفكر تشخيصي در دانشگاه علوم پزشكي ايران، 1392
پديد آورندگان :
سلطاني عربشاهي ، كامران دانشگاه علوم پزشكي ايران - دانشكده پزشكي - گروه آموزش پزشكي , منجمي ، عليرضا پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - پژوهشكده علوم انساني , كوهپايه زاده ، جليل دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده پزشكي - گروه آموزش پزشكي , غلامي ، طاهره دانشگاه علوم پزشكي ايران - دانشكده پزشكي - گروه آموزش پزشكي , خواجوي ، مريم دانشگاه علوم پزشكي ايران - دانشكده پزشكي - گروه آموزش پزشكي
كليدواژه :
استدلال باليني , تفكر تشخيصي , كارورز , دستيار , دانشگاه علوم پزشكي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: استدلال باليني در محيط هاي آموزشي از اهميت زيادي برخوردار بوده و بايستي تمامي جنبههاي دانش و مهارت يك دانشجو را در بر گيرد. در فرآيند استدلال باليني ابتدا پزشك اطلاعاتي از بيمار ميگيرد؛ سپس اين اطلاعات را با يافتههاي پاراكلينيكي مقايسه ميكند و با استفاده از تجربيات خود به يك تشخيص دست مييابد. دانشجويان پزشكي، بعضي اوقات در مقاطع مختلف با استدلال ضعيفي عمل ميكنند و اشتباهات بسياري در تشخيص دارند. اين مطالعه با هدف مقايسه استدلال باليني كارورزان و دستياران پزشكي در محيطهاي باليني صورت گرفته است. روش كار: اين پژوهش يك مطالعه توصيفي مقطعي بوده و ابزار گردآوري دادهها، پرسشنامه تفكر تشخيصي بود كه داراي 41 سوال با مقياس ليكرت 6 تايي ميباشد و پروفسور بورديج و همكارانش در فرانسه آن را تدوين كردهاند. نمونهگيري به روش چند مرحلهاي صورت گرفت؛ به اين صورت كه از ميان بيمارستانهاي آموزشي دانشگاه علوم پزشكي ايران مراكز آموزشي درماني حضرت رسول(ص)، فيروزگر، اكبرآبادي و علي اصغر به دليل داشتن بخشهاي باليني اصلي انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفي ساده كارورزان و دستياران 4 بخش اصلي در هر بيمارستان جهت تكميل پرسش نامهها انتخاب شدند. حجم نمونه مجموعأ 105 نفر دستيار و 100نفر كارورز بود كه در بيمارستانهاي فوق الذكر مشغول به تحصيل ميباشند. تجزيه و تحليل دادهها توسط نرم افزار 16 SPSS و با استفاده از شاخصهاي مركزي و پراكندگي صورت گرفت. يافتهها: 205 نفر از دستياران و كارورزان پرسش نامه را تكميل كردند (ميزان پاسخ دهي 91.1%). يافتههاي اين پژوهش نشان داد كه نمره DTI كل در كارورزان و دستياران به ترتيب 158.13 و 161.66 به دست آمده است كه اختلاف معني داري (0.56p=) مشاهده نمي شود. همچنين نمره DTI ساختار حافظه در كارورزان 82.87 و در دستياران 85.04 به دست آمد كه اختلاف معني داري (0.76=p) مشاهده نميشود. نمره DTI انعطاف پذيري در تفكر در كارورزان75.26 و در دستياران 76.62 به دست آمد كه اختلاف معني دار (0.108=p) نيست. نتيجه گيري: با مقايسه ي پژوهش هاي انجام شده و پژوهش حاضر در مييابيم كارآموزان و دستياران در استدلال باليني ضعيف عمل ميكنند و آموزش استدلال باليني نياز به دانش دارد ولي داشتن دانش تنها كافي نيست و بيشتر از اينكه به دانش نياز داشته باشد به تمرين و كار با بيمار نياز دارد. موضوع ديگري كه بايد به آن توجه داشت اين است كه آموزش استدلال باليني بايد شامل آموزش دانشجو محور و مسئله محور باشد و مناسبترين محيط آموزشي، آموزش در گروههاي كوچك با محوريت حل مسئله است.
عنوان نشريه :
علوم پزشكي رازي
عنوان نشريه :
علوم پزشكي رازي