عنوان مقاله :
استعاره در ويس و رامين فخرالدين اسعد گرگاني
پديد آورندگان :
بني طالبي، امين دانشگاه شهركرد - گروه زبان و ادبيات فارسي , فروزنده، مسعود دانشگاه شهركرد - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
ويس ورامين , استعاره , نگرگاه شناختي به استعاره , انواع استعاره , نقش هاي استعاره
چكيده فارسي :
منظومهي دلاويز «ويس و رامين» از داستان هاي روزگار اشكانيان است كه فخرالدين اسعد گرگاني از شاعران بزرگ سبك خراساني در ميان سال هاي (432-446ه.ق.) آن را به نظم درآورده است. وي علاوه بر به كارگيري انواع صور خيال، با امتزاج گونه هاي متنوع استعاره در شعر خود به آفرينش سبكي فاخر و هنري دست يازيده كه دربردارندهي نهايت احساس و جهان بيني شاعر به اين شگرد شاعرانه است. در حقيقت اهميت استعاره در اين است كه ركن اساسي خلاقيت و نمود فرديت هنري شاعر شمرده مي شود و سبك شناسان استعاره را به منزله يك سبك رده بندي مي كنند؛ چرا كه هر كدام از صورت هاي مختلف استعاره، زاييدهي نگرش خاص و وضعيت بخصوصي از ذهن شاعر است و از طريق هر كدام از اين صورت ها، مي توان زاويهي ديد و دريافت شاعر از رابطه ي ميان اشياء را مشخص نمود كه در نتيجه سبب تفاوت محتوا و شكل انديشهي شاعر با ديگران مي شود. هدف اين پژوهش، شناساندن ويژگي هاي استعاره و ديدگاه شناختيان در ارتباط با آن و بررسي نقش ها و ساختار استعاره هاي فخرالدين است. روش پژوهش توصيفي است و نتايج با استفاده از تحليل بيت ها و آمارگيري، به شيوه كتابخانهاي و سندكاوي بررسي شده است. نتيجه نشان مي دهد، فهم استعاره از ديدگاه شناختي در شعر فخرالدين، علاوه بر كمك به شناخت هر چه بهتر جنبه هاي زيباشناسانه در شعر او، به شناخت ابعادي نوين از ذهنيت و ايدئولوژي شاعر در برخورد با جهان هستي كمك خواهد كرد.
عنوان نشريه :
مطالعات زبان و ادبيات غنايي