كاربرد مدل كلاس پنهان بيز در تعيين ارزش تشخيصي SPECT و MRI مغز جهت تشخيص حس بويايي بعد از تروما بدون حضور استاندارد طلايي

مقدمه: حس بويايي كيفيتي غيرقابل توصيف به زندگي انسان مي بخشد. اختلال در اين حس در زندگي روزمره مشكلات زيادي ايجاد خواهد كرد. MRI و SPECT دو روش تعيين حس بويايي است كه هيچ كدام استاندارد طلايي نيستند. مدل كلاس پنهان بيز روشي صحيح جهت تعيين ارزش تشخيصي اين آزمون ها مي باشد. روش بررسي: دو آزمون MRI و SPECT برروي 63 بيمار حائز شرايط مورد مطالعه كه از ابتداي تيرماه 1390 تا ابتداي مهر 1391به بيمارستان شهيد رهنمون يزد مراجعه كردند، انجام شد. نتايج حاصل به عنوان تابع درستنمايي ماكزيمم با توزيع پيشين، بااستفاده از زنجير ماركوف مونت كارلو در نرم افزار winbugs نسخه 3 . 4 . 1 تركيب شده و ميانه ي توزيع پسين به عنوان برآورد پارامترها معرفي شد.دو مدل وابسته و مستقل شرطي با استفاده از معيار انحراف اطلاعات (DIC) مقايسه شد. يافته ها: حساسيت و ويژگي MRI جهت تشخيص بويايي غيرنرمال، در مدل وابسته ي شرطي، 58% و 89% و براي SPECT به ترتيب 73% و 84% تعيين و ارزش اخباري مثبت و منفي هردو تست نيز برآورد شد. همگرايي زنجير و نيكويي برازش مدل نيز با استفاده از نمودارهاي سري زماني وجلمنروبين و pvalue بيز تأييد شد. با توجه به كوچكتر بودن DIC براي مدل وابسته، اين مدل جهت برازش به اين داده ها برتر از مدل مستقل تعيين شد. نتيجه گيري: در مدل كلاس پنهان بيز، نتايجي متفاوت از حالتي كه از اين مدل استفاده نشده، حاصل مي گردد. بهتر است هردو مدل وابسته و مستقل شرطي به داده ها برازش شده و نهايتاً با هم مقايسه شوند.