پيش‌بيني نارضايتي از تصوير بدن بر پايه‌ي هوش معنوي و الگوهاي فرهنگي ـ اجتماعي در زنان مراجعه كننده به باشگاه‌هاي ورزشي شهر يزد

سابقه و هدف: تصوير بدني يكي از مهمترين موارد د ل مشغولي افراد بوده كه عوامل زيادي بر ميزان رضايت از آن تاثير مي گذارند. هدف از پژوهش حاضر پيش بيني نارضايتي از تصوير بدن بر پايه ي هوش معنوي و الگوهاي فرهنگي اجتماعي در زنان مراجعه كننده به باشگاه هاي ورزشي شهر يزد بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصيفي از نوع همبستگي مي باشد. جامعه ي آماري مورد مطالعه را كليه زنان ساكن شهر يزد تشكيل مي داد كه در كلاس هاي ورزشي شركت مي كردند. با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي تعداد 351 نفر جهت شركت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هاي تصوير بدن، هوش معنوي و الگوهاي فرهنگي اجتماعي بود. اطلاعات جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصيفي (ميانگين و انحراف معيار) و آمار استنباطي شامل ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيره مورد بررسي قرار گرفت. يافته ها: نتايج نشان داد بين هوش معنوي و نارضايتي از تصوير بدن همبستگي معكوس و بين الگوهاي فرهنگياجتماعي و نارضايتي از تصوير بدن همبستگي معنادار مثبت وجود داشت (P 0/05). هوش معنوي و الگوهاي فرهنگياجتماعي هر دو پيش بيني كننده نارضايتي از تصوير بدن هستند اما هوش معنوي سهم بيشتري در تبيين آن دارد. نتيجه گيري: در مجموع اين پژوهش نشان داد كه متغيرهاي هوش معنوي و الگوهاي اجتماعيفرهنگي نقش معناداري در تبيين نارضايتي از تصوير بدني دارند اما هوش معنوي پيش بيني كننده قوي تري براي نارضايتي از تصوير بدني بود. از اين رو بررسي اثربخشي جلسات آموزش هوش معنوي جهت كاهش نارضايتي از تصوير بدني براي پژوهش هاي آتي پيشنهاد مي گردد.