ارتباط سواد سلامت و ميزان اعتياد در زنان سنين باروري مراجعه كننده به مراكز ترك اعتياد شهر تهران

سابقه و هدف: با توجه به تاثير سواد سلامت بر ابعاد جسمي، روحي و كيفيت زندگي افراد، هدف از انجام پژوهش حاضر تعيين ارتباط سواد سلامت و ميزان اعتياد در زنان سنين باروري شهر مراجعه كننده به مراكز ترك اعتياد شهر تهران بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر يك مطالعه مقطعي از نوع توصيفي تحليلي بود. جامعه آماري مطالعه، شامل تمامي زنان سنين باروري بود كه در شش ماه اول سال 1396 به مراكز ترك اعتياد شهر تهران مراجعه كرده بودند. از اين ميان 141 نفر به روش سرشماري و در دسترس انتخاب و وارد مطالعه شدند. ابزار مطالعه شامل پرسشنامه دو بخشي اطلاعات دموگرافيك و سواد سلامت بزرگسالان ايراني بود. براي سنجش اعتياد زنان نيز فراواني مواد مخدر مصرفي افراد مدنظر قرار گرفت. در اين پژوهش از نرم افزار آماري SPSS نسخه 20 و همچنين از آزمون هاي آماري پارامتريك و آزمون ANOVA براي تجزيه و تحليل داده هاي مطالعه استفاده شد. يافته ها: ميانگين سواد سلامت كل شركت كنندگان در مطالعه 65.11 به دست آمد. از بين ابعاد سواد سلامت، بعد ارزيابي با 31.5 درصد و بعد درك و فهم با 17.82 درصد به ترتيب بيشترين و كمترين درصد ميانگين از حداكثر نمره قابل اكتساب را از بين ابعاد مختلف سواد سلامت كسب كردند. نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد ميان سواد سلامت و ميزان اعتياد در زنان سنين باروري ارتباط مثبت معني داري وجود دارد. نتيجه گيري: به نظر مي رسد سواد سلامت يكي از اركان اصلي سلامت در ميان زنان محسوب مي شود و مي تواند تبعات مثبتي بر زندگي زنان داشته باشد، تا آنجا كه در اين مطالعه مشخص گرديد زنان با سواد سلامت بالاتر گرايش كمتري به اعتياد دارند.