تاثير آموزش هدفمند بر اساس الگوي فرانظريه اي در ارتقاي رفتارهاي سالم تغذيه اي زنان ميانسال شهر دهدز

اهداف: يكي از مهم ترين علل معضلات تغذيه اي عدم تطابق عملكرد افراد براساس دانسته ها و نيز عدم آگاهي مناسب تغذيه اي است. از اين رو، هدف از پژوهش حاضر تعيين تاثير آموزش هدفمند براساس الگوي فرانظريه اي در ارتقاي رفتارهاي سالم تغذيه اي در زنان ميانسال شهر دهدز بود. مواد و روش ها: در اين مطالعه نيمه تجربي به صورت پيش آزمون و پس آزمون همراه با گروه كنترل در سال 1396، تعداد 108 نفر از زنان ميانسال مراجعه كننده به مركز بهداشتي درماني شهر دهدز به روش نمونه گيري تصادفي منظم انتخاب و به صورت تصادفي به دو گروه آزمون (54 نفر) و كنترل (54 نفر) تقسيم شدند. داده ها از طريق پرسش نامه رفتار تغذيه اي مطابق با الگوي فرانظريه اي جمع آوري شد. مداخله آموزشي مبتني بر الگوي فرانظريه اي طي 3 جلسه با روش هاي تعاملي براي گروه آزمون انجام شد. بعد از دو ماه پيگيري، شركت كنندگان پرسش نامه مربوط به پژوهش را مجدداً تكميل كردند. داده ها توسط نرم افزار SPSS 22 و با استفاده از آزمون T مستقل، من ويتني يو، ويلكاكسون و مجذور كاي تجزيه و تحليل شدند. يافته ها: پس از مداخله آموزشي ميانگين نمرات منافع و خودكارآمدي درك شده و رفتار تغذيه اي در گروه آزمون در مقايسه با گروه كنترل به طور معني داري افزايش يافت (P 0/05). ميانگين نمره سازه موانع درك شده در گروه آزمون پس از مداخله آموزشي كاهش يافت، ولي اين تغيير در مقايسه با گروه كنترل معني دار نبود (P 0/05). نتيجه گيري: آموزش مبتني بر الگوي فرانظريه اي در ارتقاي رفتارهاي سالم تغذيه اي زنان ميانسال شهر دهدز موثر است.