عنوان مقاله :
بررسي الل HLA-DQB2 در بيماران مبتلا به آلوپسيا آره آتا
عنوان به زبان ديگر :
Investigation of HLA-DQB2 allele in Patients with Alopecia Areata
پديد آورندگان :
آبگون، ريحانه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شرق - گروه زيست شناسي، تهران، ايران , طباطبائي پناه، پرديس سادات دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شرق - گروه زيست شناسي، تهران، ايران , اكبرزاده، رضا دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي - بيمارستان آموزشي شهيد لبافي نژاد - مركز تحقيقات سلول هاي بنيادي اروژنيتال تهران، ايران
كليدواژه :
HLA-DQB2 , بيماري خودايمني , آلوپسيا آرهآتا , PCR-SSP
چكيده فارسي :
آلوپسيا آرهآتا (AA) يك بيماري چند عاملي است كه با ريزش موي سر به خصوص در ناحيه سر شناسايي ميشود كه 5 ميليون نفر را تحت تأثير خود قرار داده است. نواحي خاصي ازHLA ها شناسايي شده كه با پاتوژنز بيماري آلوپسيا آرهآتا در ارتباط است. در اين تحقيق اثر فراواني آلل HLA-DQB2 در بروز بيماري آلوپسيا آرهآتا در جامعه بيمار و كنترل بررسي شده است.
مواد و روش ها: اين مطالعه شامل 30 بيمار AA (13 زن و17 مرد، ميانگين سني 3/26) و 15 نفر كنترل سالم (5 زن و 10 مرد با ميانگين سني 30) است DNA از نمونه هاي خون با استفاده از روش DNG plus استخراج شد و با روش PCR-SSP تشخيص HLA(HLA-DQB2) انجام شد. علاوه بر اين ارتباط بين اين آلل HLA با فاكتورهاي دموگرافيك بررسي شد.
يافته ها: فركانس آلل HLA-DQB2 در مقايسه با افراد كنترل (7/26 %) در بيماران به طور چشمگيري بالاتر بوده است. از بين فاكتورهاي دموگرافيك، فقط در معرض آفتاب بودن با وجود آللHLA-DQB2 ارتباط معنيداري نشان داده است. همچنين هيچ ارتباط معنيداري بين ترس، استرس، سابقه خانوادگي در بيماراني با بيماري AA با وجود اين آلل يافت نشده است.
بحث: داده هاي ما هيچ ارتباطي بين آلل HLA-DQB و وقوع بيماري آلوپسيا آرهآتا نشان نميدهند، گرچه ميزان وجود آن در بيمارانAA به طرز چشمگيري نسبت به افراد سالم بيشتر است.
چكيده لاتين :
Alopecia Areata (AA) is a common immune-mediated disease which considered as the second most common cause of hair loss in humans. This hair loss targets hair follicles, and has a genetically complex inheritance. HLA genes such as HLA class II can influence the development of AA. The aim of the study was to investigate whether HLA-DQB2 allele is associated with AA.
Materials and Methods:
Alopecia Areata patients and control subjects were enrolled in this study. A total of 30 AA patients (13 female and 17 male with mean age 26.3±12.5) and 15 healthy controls (5 Female and 10 Male with mean age 30 ±5.88) were included and analyzed in a case–control study. Genomic DNA was prepared using DNG plus method. Polymerase chain reaction with sequence specific primers technique (PCR-SSP) used to detect HLA-DQB2. Association of HLA-DQB2 allele with family history, age of onset, and stress were assessed by logistic regression analysis.
Results:
HLA-DQB2 allele did not show a significant association with susceptibility to AA and had a frequency of 56.7% in AA patient vs 26.7% in healthy controls (OR = 3.596, 95% CI = 0.929-13.916, p value = 0.064). Furthermore, this study did not show any association of HLA-DQB2 allele with family history (OR =0.3, 95% CI = 0.06 – 2.32, p value = 0.3), phobia (OR = 1.57, 95% CI = 0.38-6.4 p value = 0.5) and stress (OR = 1.36, 95% CI = 0.28-6.48 p value = 0.6), family history (OR=0.4, 95%CI=0.06, p value=0.3). the significant association found with sunlight exposure with HLA-DQB2 allele in AA (OR=4.46,95%CI=0.95-20.83, p value=0.05).
Conclusion:
Our data do not show a correlation between the HLA-DQB2 allele and occurrence of AA and clinical data in Iranian population. To our knowledge this is the first study to frequency of HLA-DQB2 allele in Iranian AA patient
عنوان نشريه :
تازه هاي بيوتكنولوژي سلولي مولكولي