عنوان مقاله :
نوستالژي (غمياد) در " نفثة المصدور"
پديد آورندگان :
رادمنش، عطا محمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجفآباد , منصورپور، نوشين دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجفآباد
كليدواژه :
نوستالژي , نفثة المصدور , غم غربت , غمياد , فراق , خاطره
چكيده فارسي :
نوستالژي(غمياد) يا غم غربت يكي از حالات رواني ناخودآگاه انسان است كه در آثار ادبي ملل مختلف بازتاب داشته است.احساس غمزدگي و دلتنگي شديد كه با دگرگوني اوضاع فردي، اجتماعي و سياسي رخ مي دهد و شخص را دچار آشفتگي روحي مي نمايد.اين تغييرات ناگهاني منجر به واكنش غير ارادي "مرور خاطرات" و حسرت گذشته" مي گردد. نويسندهّ كتاب" نفثة المصدور" كه در دستگاه حكومتي "جلال الدين خوارزمشاه" خدمت مي كرده است از نزديك شاهد وحشت انگيزترين قتل و غارت تاريخ ايران يعني ايلغار مغول بوده است.وي اگر چه خود جان سالم به در برده است اما افسرده و غمزده ،در حسرت و اندوه بسيار ،توام با بيم و اميد، رنج زيستن در آن ايام دشوار را تحمل كرده است. رنجنامۀ بي نظير او با نگارشي اديبانه و با "نثري در آستانۀ شعر " احساسات تلخ و جانكاه نويسنده را به خوبي به خواننده منتقل مي كند.بيان شكوه هاي نوستالژيك از موارد قابل توجه در اين اثر است كه مفاهيم متعددي چون :غم غربت ، شكوه از تقدير و روزگار،دوري از خانواده، فراق سلطان،جدايي دوستان، حسرت فرصت هاي از دست رفته، شكوه از شكوه به تاراج رفتۀ ايران،... ،را در بر مي گيرد. پربسامد ترين نوستالژي در اين كتاب از نوع گذشته گراي فردي است كه به طور مستمر بيان شده و محتواي اصلي كتاب را در برمي گيرد.
عنوان نشريه :
مطالعات زبان و ادبيات غنايي