بررسي ارتباط محدوديت مالي و راهبرد مالياتي متهورانه

ماليات هزينه اي است كه بر كليه واحدهاي انتفاعي كه به نوعي درآمد زايي مي كنند، از جانب دولت تحميل مي شود. استراتژي مالياتي به طور كلي كاهش آشكار ماليات تعريف مي شود، هدف اين پژوهش، بررسي ارتباط بين محدوديت هاي مالي و استراتژي مالياتي جسورانه است. بدين منظور، نمونه اي متشكل از 82 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طي دوره زماني 1382 تا 1394بررسي شده است. معيارهاي مورد استفاده جهت سنجش استراتژي مالياتي جسورانه، تفاوت سود حسابداري و سود مشمول ماليات و نرخ موثر مالياتي نقدي مي باشد. فرضيه هاي پژوهش با استفاده از مدل هاي رگرسيون چند متغيره در قالب روش داده هاي پانل تجزيه و تحليل شده اند. همچنين نتايج حاكي از ارتباط مثبتي بين محدوديت هاي مالي و استراتژي مالياتي جسورانه مي باشد، به اين معني كه وقتي شركت ها در محدوديت مالي قرار دارند نسبت به ساير شركت هايي كه دسترسي بهتري به بازار سرمايه دارند، انگيزه بيشتري دارند كه براي تامين منابع مالي از پرداخت ماليات اجتناب كنند.