عنوان مقاله :
مقايسهي اثر روش كانولاي بيني با جريان بالا با روش فشار مثبت مداوم راه هوايي از طريق بيني در درمان نوزادان مبتلا به سندروم زجر تنفسي
پديد آورندگان :
ايرانپور ، رامين دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - مركز تحقيقات ارتقاي سلامت كودكان - گروه كودكان , صادقنيا ، عليرضا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي پزشكي، مركز تحقيقات ارتقاي سلامت كودكان - گروه كودكان , حصاركي ، مهران دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي پزشكي - گروه كودكان، كميتهي تحقيقات دانشجويي
كليدواژه :
كانولاي بيني با جريان بالا , فشار مثبت مداوم راه هوايي از طريق بيني , نوزاد , سندروم زجر تنفسي
چكيده فارسي :
مقدمه: اگر چه ايجاد فشار مثبت مداوم راه هوايي از طريق بيني (Nasal continuous positive airway pressure يا NCPAP) در درمان نوزادان مبتلا به سندروم زجر تنفسي يك روش غير تهاجمي و مؤثر است، اما بعضي عوارض مثل آسيب به تيغهي بيني و عدم تحمل تجهيزات لازم براي برقراري اين روش در نوزادان ديده شده است. هدف ما در اين مطالعه، ارزيابي تأثير و ايمني روش كانولاي بيني با جريان بالاي گرم و مرطوب (High flow nasal cannula يا HFNC) در مقايسه با فشار مثبت مداوم راه هوايي از طريق بيني در درمان نوزادان نارس با سندروم زجر تنفسي بود. روشها: تعداد 70 نوزاد نارس با سن حاملگي 30 تا 35 هفته مبتلا به سندروم زجر تنفسي در بخش نوزادان بيمارستان شهيد بهشتي (از بيمارستانهاي آموزشي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان) به صورت تصادفي انتخاب و به 2 گروه تقسيم شدند. گروه اول از بدو تولد فشار مثبت مداوم راه هوايي از طريق بيني دريافت كردند و اين روش تا بهبود زجر تنفسي و بر طرف شدن نياز به اكسيژن ادامه پيدا كرد (گروه NCPAP) و گروه دوم براي 24 ساعت اول فشار مثبت مداوم راه هوايي دريافت كردند و سپس تحت روش كانولاي بيني با جريان بالاي گرم و مرطوب قرار گرفتند تا زماني كه زجر تنفسي و نياز به اكسيژن بر طرف گرديد (گروه HFNC). دو گروه از نظر مرگ و مير و ناخوشيهايي مثل آنتروكوليت نكروزان، باز بودن مجراي شرياني، خونريزي داخل بطني، بيماري مزمن ريه، پنوموتوراكس، خونريزي ريوي، آپنه، سپسيس، طول مدت بستري، زمان لازم براي كامل شدن تغذيهي دهاني و طول مدت نياز به اكسيژن مورد مقايسه قرار گرفتند. نتايج با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهي 11 با يكديگر مقايسه گرديدند. مقدار P كمتر از 0.05 از نظر آماري معنيدار در نظر گرفته شد. يافتهها: تفاوتي در ميزان مرگ و مير، طول مدت بستري، زمان لازم براي بهبود زجر تنفسي، آنتروكوليت نكروزان، خونريزي داخل بطني، بيماري مزمن ريه، پنوموتوراكس، خونريزي ريه، آپنه، سپسيس، زمان لازم براي تكميل تغذيهي دهاني بين دو گروه مورد مطالعه، ديده نشد. در طي مطالعه، نوزادان گروه HFNC در معاينه، مخاط بيني طبيعيتري داشتند (0.0001 P). طبق نظر پرستاران به كار بردن روش HFNC از روش فشار NCPAP راحتتر بود ( 0.0001 P). نتيجهگيري: روش HFNC در درمان نوزادان نارس (با سن حاملگي بيشتر از 30 هفته) مبتلا به سندروم زجر تنفسي، بعد از 24 ساعت از شروع درمان با NCPAP به اندازهي روش NCPAP به تنهايي مؤثر است. به علاوه، به كاربردن روش HFNC آسانتر از NCPAP بوده است و همچنين مخاط بيني نيز آسيب نديده و به صورت طبيعي حفظ ميشوند.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان