عنوان مقاله :
بررسي تأثير درمان اختلالات كلسيم بر كيفيت زندگي در بيماران زير 18 سال مبتلا به نارسايي مزمن كليه در شهر اصفهان با استفاده از ويرايش فارسي پرسشنامههاي PedsQL
پديد آورندگان :
قيصري ، آلاله دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي پزشكي، مركز تحقيقات ارتقاي سلامت كودكان - گروه كودكان , فرج زادگان ، زيبا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي پزشكي - گروه پزشكي اجتماعي , مزروعي ، محمد امين دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي پزشكي و كميته ي تحقيقات دانشجويي
كليدواژه :
نارسايي مزمن كليه , هيپركلسمي , كيفيت زندگي
چكيده فارسي :
مقدمه: در بيماران دياليزي، اختلالات مواد معدني، تأثيري قابل توجه بر كيفيت زندگي و مرگ و مير بيماران دارد. مطالعات انجام شده تأثير طيف تغييرات فسفر، به خصوص افزايش ضريب توليد كلسيم × فسفر را با پيشرفت هيپرپاراتيروييدي ثانويه و افزايش فاكتورهاي مواجههدهنده با كلسيفيكاسيونهاي متاستاتيك و كلسيم و هومورن PTH (Parathyroid hormone) نشان دادهاند كه اين اختلالات، علت اصلي مرگ و مير و كاهش كيفيت زندگي در بيماران ESRD (End stage renal disease) و همچنين ارتباط آنها با بيماريهاي قلبي عروقي وافزايش خطر شكستگي است. با توجه به رشد سريع مطالعات جديد در زمينهي بررسي كيفيت زندگي در رابطه با وضعيت سلامت با روش HRQOL (Health related quality of life)، هدف اصلي از انجام اين مطالعه تعيين نتيجهي اقدامات درماني بر بهبود كيفيت زندگي كودكان مبتلا به ESRD و بررسي تأثير تصحيح سطح كلسيم در HRQOL در كودكان ESRD زير 18 سال با استفاده از پرسشنامههاي PedsQL TM End stage renal disease و PedsQL Tm4.0 generic core scales در شهر اصفهان بود. روشها: مطالعهي انجام گرفته، يك مطالعهي توصيفي تحليلي بود. روش نمونهگيري به شكل سرشماري بود و تمام بيماران زير 18 سال مبتلا به ESRD كه شرايط ورود به مطالعه را داشتند مورد مطالعه قرار گرفتند. در ابتدا سطح ماكرهاي خوني اعم از كلسيم و فسفر در اين بيماران تعيين شد و وضعيت كيفيت زندگي آنها با ا استفاده از پرسشنامهي PedsQL برررسي گرديد. سپس مداخلهي درماني به منظور اصلاح سطح كلسيم سرم در اين بيماران انجام گرفت و بعد از طي مدت درمان، توسط پرسشنامه مذكور، به طور مجدد سطح كيفيت زندگي بيماران تعيين گرديد. اطلاعات به دست آمده در نهايت وارد رايانه شد و به وسيلهي نرمافزار SPSS تجزيه و تحليل شد. يافتهها: ميانگين نمرهي كيفيت زندگي در كل كودكان مورد مطالعه در قبل از درمان هيپوكلسيمي 24 ± 34.8 و بعد از درمان 23 ± 53.3 بود. طبق آزمون Paired-t نمرهي كيفيت زندگي قبل و بعد از درمان تفاوت معنيدار نداشت (0.48 = P). نتيجهگيري: هر چند كه دستورالعمل HRQOL براي بهبود كيفيت زندگي بيماران و افزايش طول عمر آنها ابزاري تأييد شده و سودمند ميباشد ولي در صورتي كه ساير مولفههاي كيفيت زندگي از جمله وضع اقتصادي خانواده، ميزان آگاهي و شرايط بهداشتي لازم، فراهم نباشد، امكان دسترسي به يك سطح زندگي با كيفيت و مطابق استانداردهاي تعيين شده در HRQOL امكانپذير نخواهد بود. همچنين دسترسي به پيوند كليه كه به عنوان درمان قطعي فعلي براي اين دسته از بيماران شناخته ميشود، براي همهي بيماران امكانپذير نيست و اين امر ميتواند در كاهش پيشروندهي كيفيت زندگي اين كودكان عامل مهمي باشد. بنابراين پيشنهاد ميگردد كيفيت زندگي بيماران ESRD از زواياي مختلف و به عنوان مقولهاي كه متغيرهاي متعددي در آن دخالت دارند مورد بررسي قرار بگيرد و سعي گردد علاوه بر ارتقاي سطح آگاهي خانوادهها، نسبت به تأمين حداقلهاي مورد نياز جهت ارتقاي كيفيت زندگي اين قبيل بيماران اقدام گردد.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان