عنوان مقاله :
تركيب جديد تريامسينولون و 5- فلوريوراسيل و Pulsed-dye laser در درمان كلوييد و اسكارهاي هايپرتروفيك
پديد آورندگان :
اصيليان ، علي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده ي پزشكي، مركز تحقيقات بيماري هاي پوستي و سالك - گروه پوست , داروغه ، افشين دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده ي پزشكي، مركز تحقيقات بيماري هاي پوستي و سالك، مركز تحقيقات دانشجويي - گروه پوست , شريعت ، فضلاله دانشگاه علوم پزشكي تهران - مركز تحقيقات پوست و سلول هاي بنيادي
كليدواژه :
كلوييد , تريامسينولون , فلوريوراسيل , Pulsed-dye laser , اسكارهاي هايپر تروفيك
چكيده فارسي :
مقدمه: كلوييدها و اسكارهاي هايپرتروفيك ناشي از رشد خوشخيم كلاژن پوستي هستند كه به طور معمول مشكلات زيادي را از نظر جسمي، رواني و زيبايي موجب ميشوند. روشها: در اين كارآزمايي باليني يك سويه كور 12 هفتهاي، 69 بيمار به صورت تصادفي به 3 گروه مطالعاتي تقسيم شدند. در گروه 1، تريامسينولون استونايد (Triamcinolone acetonide يا TAC) 10 ميليگرم به صورت هفتگي به مدت 8 هفته داخل زخم تزريق شد. در گروه 2، TAC به همراه 5-FU (5-Fluorouracil) كه 0.1 ميليليتر از TAC (40 ميليگرم در ميليليتر) به 0.9 ميليليتر از 5-FU (50 ميليگرم در ميليليتر) اضافه شد. اين تركيب به صورت هفتگي به مدت 8 هفته تزريق شد. در گروه 3، علاوه بر تزريق هفتگي (TAC + 5-FU) به مدت 8 هفته، زخمها در هفتههاي اول، چهارم و هشتم مطالعه تحت تابش ليزر PDL (Pulsed-dye laser) 558 نانومتر با شدت 5 تا 7.5 ژول بر ميليمتر مربع قرار گرفتند. زخمها از نظر اريتم (قرمزي)، خارش، انعطافپذيري، ارتفاع، طول و وسعت ضايعه مورد ارزيابي قرار گرفتند. يافتهها: 60 بيمار، مطالعه را به صورت كامل به پايان رساندند. در معاينات پيگيري هفتهي 8 و 12، همهي گروهها بهبودي قابل قبول را در حد اندازهگيريها نشان دادند، اما در مقايسه بين گروهها، بهبودي ضايعات در گروههاي TAC + 5-FU و TAC + 5FU + PDL از نظر آماري معنيدار بود (0.05 P). در پايان مطالعه، در گروه PDL + TAC + 5FU ميزان اريتم به وضوح كمتر بود و ميزان خارش كاهش بيشتري داشت و هر دو از لحاظ آماري معنيدار بود. بهبودي خوب تا عالي (بهبودي 50 درصد) توسط بيماران به ترتيب زير گزارش شد: در گروه يك 20 درصد، در گروه دو 55 درصد و در گروه سه 75 درصد كه از اين نظر تفاوت معنيداري وجود داشت. پاسخ خوب تا عالي در 15 درصد افراد در گروه 1، 40 درصد در گروه 2، 70 درصد در گروه 3 گزارش شد و تفاوت بين آنها از نظر آماري معنيدار بود. در گروه TAC، آتروفي و تلاژنكتازي در 37 درصد از بيماران ديده شد. نتيجهگيري: ميزان اثربخشي TAC + 5-FU با TAC + 5-FU + PDL قابل مقايسه بود، اما تركيب TAC + 5-FU + PDL بيشتر مورد پذيرش بيماران بود و نتايج بهتري را ايجاد كرد. اثر آن بر ميزان شفافيت زخم اميدبخش بود. به نظر ميرسد كه تركيب TAC + 5-FU + PDL بهترين رويكرد براي درمان كلوييد و اسكارهاي هايپرتروفيك باشد.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان