تأثير طب سوزني بر سطح سرمي اينترفرون گاما در موش‌هاي BALB/c آلوده به انگل ليشمانيا ماژور

مقدمه: ليشمانيوز جلدي يا سالك از جمله بيماري‌هاي بومي كشور ما است. بهبود ضايعات ليشمانيوز جلدي ارتباط مستقيم با پاسخ ايمني سلولي با غلبه‌ي سلول‌هاي Th1 (T helper 1) و به خصوص توليد IFN- γ (Interferon-γ) دارد. در مطالعات قبلي تأثير طب سوزني بر تحريك سلول‌هاي Th1 ديده شده است. بنابراين در اين مطالعه اثر طب سوزني بر سطح سرمي IFN-γ به عنوان يكي از عوامل مؤثر در بهبود ليشمانيوز جلدي در مدل موشي بررسي شد. روش‌ها: 60 سر موش BALB/c به سه گروه 20تايي تقسيم شدند (شاهد يك، شاهد دو و آزمون) و به انگل (MRHO/IR/75/ER) Leishmania major آلوده شدند. موش‌هاي گروه آزمون با طب سوزني 10 جلسه‌ي نيم ساعته و 2 بار در هفته درمان شدند. موش‌ها قبل از هر جلسه‌ي درماني، جهت آرام‌سازي، 0.1 ميلي‌ليتر ديازپام داخل صفاقي دريافت كردند. گروه شاهد دو نيز ديازپام را به همان صورت ولي بدون انجام طب سوزني دريافت نمودند. سطح سرمي IFN-γ قبل از درمان، 24 ساعت پس از پايان جلسه‌ي پنجم و جلسه‌ي دهم طب سوزني اندازه‌گيري شد. يافته‌ها: ميانگين سطح سرمي IFN-γ قبل از درمان، يك روز پس از جلسه‌ي پنجم درمان و يك روز پس از پايان درمان در هيچ كدام از سه گروه و همچنين بين گروه‌ها از نظر آماري تفاوت معني‌داري نداشت. نتيجه‌گيري: در اين مطالعه استفاده از طب سوزني تأثيري در سطح سرمي IFN-γ نداشت. همچنين مشخص شد كه استفاده از ديازپام به عنوان عامل مداخله‌گر در اين مطالعه بدون تأثير بود. اندازه‌گيري ساير عوامل ايمني (مانند NK cell، لنفوسيت‌هاي T و ماكروفاژها) و همچنين اندازه‌گيري سطح سرمي IFN-γ در هفته‌ي اول پس از درمان مي‌تواند مؤيد افزايش عملكرد ايمني در فاز ابتدايي در اين روش درماني باشد.