عنوان مقاله :
سندرم متابوليك و كبد چرب غير الكلي: رويكرد تغذيهاي در پيشگيري
پديد آورندگان :
پاك نهاد ، زمزم دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي تغذيه و علوم غذايي - گروه تغذيهي باليني , زراعي بيدگلي ، هادي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي تغذيه و علوم غذايي - گروه تغذيه
كليدواژه :
سندرم متابوليك , كبد چرب غير الكلي , رژيم غذايي , تغذيه
چكيده فارسي :
مقدمه: سندرم متابوليك مجموعهاي از عوامل خطرزاي متابوليك است كه در يك فرد وجود دارند. اين عوامل خطرزا شامل مقاومت به انسولين، فشار خون، اختلالات چربي خون و افزايش خطر انعقاد ميباشند. اغلب بيماران دچار اضافه وزن يا چاقي ميباشند و برخي از آنها از كبد چرب رنج ميبرند. اين نكته ارتباط قوي كبد چرب را با سندرم متابوليك نشان ميدهد. هدف مطالعهي حاضر، خلاصه كردن شواهد موجود در زمينهي اپيدميولوژي، پاتوفيزيولوژي كبد چرب غير الكلي و سندرم متابوليك و يافتههاي مبني بر اثرات مقدار مادهي مغذي يا اجزاي خاص غذايي (مانند اسيد چرب امگا 3) بود. روشها: به اين منظور واژگان كليدي “Metabolic syndrome”، “Nonalcoholic Fatty Liver”، “Metabolic syndrome and diet”، “Metabolic syndrome and Nonalcoholic Fatty Liver”، “Nonalcoholic Fatty Liver and diet”، “Nonalcoholic Fatty Liver and nutrition” و “Metabolic syndrome and nutrition” در PubMed و EMBASE بين سالهاي 1998 تا 2013 جستجو كرديم. يافتهها: افزايش جهاني شيوع چاقي با افزايش شيوع كبد چرب غير الكلي و همچنين افزايش خطر ديابت نوع 2 همراه است. اگر چه راهكار خاصي براي درمان كبد چرب غير الكلي وجود ندارد، ولي اصلاح رژيم غذايي نقش خاصي در درمان آن دارد. الگوهاي غذايي سرشار از ميوه و سبزيجات همراه با شيوع كمتري از سندرم متابوليك بودند. دريافت زياد گوشت با اجزاي سندرم متابوليك به ويژه اختلال در تحمل گلوكز همراه بود. دريافت اسيدهاي چرب ترانس از روغنهاي هيدروژنه با افزايش ماركرهاي التهابي همراه بوده است. به نظر ميرسد يك رژيم غذايي حاوي مقادير كم كربوهيدرات و اسيد چرب اشباع و مقدار بيشتر فيبر و اسيدهاي چرب امگا 3 براي كنترل سندرم متابوليك مفيد باشد. پيشنهاد ميشود در مبتلايان كبد چرب غير الكلي، دريافت غذاها و نوشيدنيهاي سرشار از فروكتوز محدود شود. يافتهها ارتباط معكوس بين مصرف قهوه و سندرم متابوليك را به دليل شيوع كمتر هيپر تريگليسريدمي نشان داد و پيشنهاد شده است كه دريافت قهوه ميتواند خطر كبد چرب غير الكلي را كاهش دهد. نتيجهگيري: برنامهاي مبني بر كاهش وزن تدريجي و فعاليت فيزيكي، هنوز يك استاندارد طلايي درمان كبد چرب غير الكلي ميشود. مصرف منظم ميوه و سيبزيجات براي كاهش خطر ايجاد سندرم متابوليك پيشنهاد ميشود.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان