شماره ركورد :
1153959
عنوان مقاله :
بررسي ارتباط ژنوتيپي ژن گيرنده‌ي ويتامين D در دو گروه بيماران اسپوراديك و فاميليال پاركينسونيسم
پديد آورندگان :
استاد شريف ، مريم دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - گروه علوم پايه‌ي پزشكي , معمار ، رخساره دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف‌آباد - دانشكده‌ي علوم پزشكي - گروه فارماكولوژي , اسديان ، مژگان شركت سهامي ذوب آهن اصفهان , ايزدي ، مريم دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف‌آباد , جوادي‌راد ، مرتضي دانشگاه اصفهان - دانشكده ي علوم - گروه زيست شناسي , چيت‌ساز ، احمد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - مركز تحقيقات علوم اعصاب
از صفحه :
1718
تا صفحه :
1727
كليدواژه :
بيماري پاركينسون , گيرنده‌ي ويتامين D , فرم اسپوراديك , فرم فاميليال
چكيده فارسي :
مقدمه: ارتباط ويتامين D و بيماري پاركينسون به خوبي مشخص شده است. اين ويتامين از طريق گيرنده‌ي ويتامين D (Vitamin D receptor يا VDR) عمل مي‌كند. ژن گيرنده‌ي ويتامين D داراي پلي‌مورفيسم كدون آغازين است كه توسط آنزيم محدود كننده‌ي FokI شناسايي مي‌شود. بعضي از مطالعات با اشاره به ارتباط بين FokI و پاركينسون، نشان داده‌اند كه اين پلي‌مورفيسم، عملكرد گيرنده‌ي ويتامين D را تغيير مي‌دهد. هدف از اين مطالعه، شناسايي ارتباط بين پلي‌مورفيسم FokI در ژن گيرنده‌ي ويتامين D و بروز پاركينسون و ژنوتيپ‌هاي به دست آمده در بيماران مبتلا به پاركينسون اسپوراديك و فاميليال بود. روش‌ها: در بخش اسپوراديك اين مطالعه‌ي مورد شاهدي، نمونه‌ي خون از 60 نفر بيمار مبتلا به پاركينسون از منطقه‌اي در جنوب غرب اصفهان و 62 نفر افراد سالم از همان منطقه جمع‌آوري شد. همچني،ن در بررسي فرم فاميليال پاركينسون، 6 نمونه‌ي مورد و 7 نمونه‌ي شاهد از يك خانواده ارزيابي گرديد. Polymerase chain reactionrestriction fragment length polymorphism (PCRRFLP) به منظور ارزيابي ژنوتيپ‌ها انجام گرفت. همچنين، عوامل سرمي بيماران و افراد سالم شجره، مانند OHD25 (Hydroxyvitamin D25)، هورمون پاراتيروئيد، كلسيم، فسفر و آلكالين فسفاتاز مورد سنجش قرار گرفت. يافته‌ها: در بخش اسپوراديك، از 60 بيمار، فراوان‌ترين ژنوتيپ FF (51/7 درصد) و در گروه شاهد Ff (51/6 درصد) بود. حفاظت در مقابل پيشرفت پاركينسون زماني كه آلل F وجود داشته باشد، مشاهده شد، اما معني‌دار نبود (0/290 = P). از سوي ديگر، استعداد ابتلا به پاركينسون با آلل f ارتباط نشان داد، اما معني‌دار نبود (0/390 = P). در خانواده‌ي مورد مطالعه، مشخص شد كه آلل f قادر است تا 4 برابر نرخ بروز بيماري پاركينسون را در اين شجره افزايش دهد، اما اين ارتباط معني‌دار نبود (0/220 = P)؛ به طوري كه افراد با ژنوتيپ ff، 2/7 برابر بيشتر به بيماري پاركينسون مبتلا شدند (0/450 = P). بيماران با ژنوتيپ ff نسبت به بيماران با ژنوتيپ FF، سطوح سرمي بالاتري از آلكالين فسفاتاز، پاراتورمون و ويتامين D را نشان دادند، اما اين ارتباط‌ها معني‌دار نبودند. نتيجه‌گيري: يافته‌هاي اين مطالعه تنها در پلي‌مورفيسم FokI متمركز شد؛ بنابراين تجزيه و تحليل ساير انواع پلي‌مورفيسم در ژن گيرنده‌ي ويتامين D، مانند ApaI، TaqI و BsmI، براي به دست آوردن استراتژي‌هاي مناسب‌تر براي درمان پاركينسون لازم است. همچنين، معني‌دار نبودن ارتباط‌ها، ممكن است به دليل كوچك بودن شجره و تعداد كم داده‌ها باشد.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
لينک به اين مدرک :
بازگشت