بررسي عوامل مؤثر بر خريد كالاهاي داراي برند خصوصي (مورد مطالعه: نام تجاري اتكا)

امروزه برند ديگر تنها يك ابزار كارآمد در دست مديران نيست. برند يك الزام راهبُردي است كه به سازمان‌ها در جهت خلق ارزش بيشتر براي مشتريان و همچنين ايجاد مزيت‌هاي رقابتي پايدار كمك مي‌كند. برند مي‌تواند خالق مسائلي چون سنجش ميزان وفاداري مشتريان، عكس‌العمل‌هاي كششي در قبال تغيير قيمت و ارزيابي نگرش‌هاي بازار در سازمان باشد. در اين تحقيق، مفهوم برند خصوصي، به‌ويژه در محصولات «فروشگاه‌هاي اتكا» مطالعه مي‌شود. و يك مدل از برند خصوصي كه توسط بائو مطرح شده است در جامعه ايراني مورد‌آزمون قرار مي‌گيرد. جامعه آماري تحقيق حاضر شامل مشتريان «فروشگاه‌هاي اتكا» است كه به صورت نامحدود در نظر گرفته شده و از 332 نفر به‌عنوان نمونه استفاده شد. براي بررسي روايي تحقيق بر اساس مدل مورد‌استفاده، اعتبار محتوايي صوري به‌كار رفت. روش تحقيق حاضر، توصيفي – پيمايشي از نوع همبستگي است كه براي بررسي فرضيه‌ها از تحليل عاملي اكتشافي و تحليل عاملي تأييدي و تحليل مسير استفاده شد و از ساب گروپ آناليز براي بررسي تعديل‌گري ارزش ادراك‌شده بين متغير ميانجي و وابسته بهره‌گيري شد. بر اساس نتايج، تأثير مستقيم تصوير ذهني از فروشگاه، علامت محصول مورد‌تأييد قرار گرفت و تأثير تغيير كيفيت بر كيفيت ادراك‌شده رد شد. همچنين يافته‌ها نشان داد كه ارزش ادراك‌شده در بين متغير ميانجي و وابسته رابطه تعديل‌گري دارد.