شاخص تركيبي اندازه‌گيري ميزان انطباق نظام‌هاي اقتصادي با اصول اقتصاد اسلامي

اطلاعات، مبنا و خوراك اصلي تصميم سازي و تصميم گيري است. گاهي حجم اطلاعات به دست آمده به اندازه اي زياد است كه تجزيه و تحليل همه آن ها مقدور نيست. اما استفاده از اطلاعات ناقص ممكن است كه به تصميمات اشتباه منجر شود. يكي از را ه هاي جلوگيري از اين خطا استفاده از اطلاعات در قالب شاخص ها است. تعريف شاخص هاي كاربردي و كمي سازي متغيرهاي كيفي در حوزه هاي مختلف علمي مي تواند در كشف مشكلات اصلي، هدف گذاري بهينه و انتخاب بهترين شيوه رسيدن به هدف كمك شايان توجهي كند. حوزه اقتصاد اسلامي نيز مي تواند يكي از حوزه هايي باشد كه در آن شاخص سازي براي تعيين ميزان موفقيت دولت ها و جوامع مسلمان در دستيابي به اهدافشان، و نيز براي مقايسه مفيد است. مفهوم سازي و شاخص سازي بر مبناي نظريه هاي اسلامي، مي تواند پيشرفت و تحقق الگوي اقتصاد اسلامي را در سطح ملي و جهاني در پي داشته باشد. رعايت اصول علمي در دستيابي به شاخصي مناسب و معتبر براي ارزيابي ميزان موفقيت جوامع مسلمان در اجراي اصول و قواعد اقتصادي اسلام ضروري است. از اين رو، شناخت اين روش هاي علمي از ملزومات ساخت شاخص تركيبي مناسب و معتبر است. در اين تحقيق روش هاي علمي و كاربردي براي تعريف و ساخت يك شاخص مناسب براي اندازه گيري ميزان انطباق با اصول اقتصاد اسلامي ارائه شده است. تلاش شده است كه روش هاي ساخت اين شاخص تركيبي به وضوح و با دقت توضيح داده شود.