بررسي دلايل مقاومت كاركنان در مقابل سيستم هاي مديريت دانش (مطالعه موردي: گمركات استان آذربايجان شرقي)

هدف اين تحقيق بررسي دلايل مقاومت كاركنان در مقابل سيستم هاي مديريت دانش (مطالعه موردي: گمركات استان آذربايجان شرقي) است. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي و از نظر شيوه گردآوري داده، يك پژوهش توصيفي و از نوع پيمايشي محسوب مي‌شود. جامعه‌ي آماري پژوهش حاضر، شامل كاركنان گمركات استان آذربايجان شرقي به تعداد 430 نفر بوده است. با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه آماري 205 نفر بدست آمد. داده‌هاي پژوهش از طريق پرسشنامه جمع‌آوري گرديد كه روايي پرسشنامه به صورت محتوايي مورد ارزيابي و تأييد قرار گرفته است. جهت محاسبه‌‌ي پايايي پرسش‌نامه از آلفاي كرونباخ استفاده شده است. چون ضريب آلفاي كرونباخ براي تمامي متغيرها از مقدار استاندارد 0/7 بيشتر بود در نتيجه سؤال‌هاي مربوط به متغيرهاي تحقيق از پايايي لازم برخوردار بوده است. براي تجزيه و تحليل داده‌هاي اين پژوهش از روش تحليل عاملي و مدل معادلات ساختاري استفاده شد. نتايج تحليل عاملي نشان داد كه هشت عامل بيزاري از باخت، هزينه هاي انتقال، هنجارهاي اجتماعي، عوامل تكنولوژيكي، عوامل فرهنگي، عوامل انگيزشي، سيستم آموزشي نامناسب، فقدان حمايت مديريتي به عنوان علل مقاومت كاركنان در مقابل سيستم مديريت دانش شناسايي شد. نتايج مدل معادلات ساختاري نيز نشان داد كه از ميان هشت عامل، شش عامل (بيزاري از باخت، هزينه هاي انتقال، هنجارهاي اجتماعي، عوامل تكنولوژيكي، عوامل انگيزشي و فقدان حمايت مديريتي) تاثير معني داري بر قصد مقاومت كاركنان در مقابل سيستم مديريت دانش داشته است.