رابطه منابع قدرت مديران با تعهد سازماني و ارتباط آن با فرسودگي شغلي دبيران دبيرستان شهرستان دماوند

هدف اين پژوهش بررسي رابطه منابع قدرت مديران با تعهد سازماني و ارتباط آن با فرسودگي شغلي دبيران دبيرستان هاي شهرستان دماوند است. روش تحقيق از حيث هدف كاربردي و گرد آوري داده ها توصيفي از نوع مطالعات همبستگي است. جامعه آماري پژوهش حاضر كليه دبيران دبيرستان هاي شهرستان دماوند به تعداد 1100 نفر (مرد و زن) بودند و براساس جدول نمونه گيري مورگان تعداد 280 نفر به عنوان نموه آماري بر اساس روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شد. ابزار گردآوري داده ها شامل پرسشنامه منابع قدرت مديران شرايخيم و هينكين (1989)، پرسشنامه تعهد سازماني آلن و ماير (2002) و پرسشنامه فرسودگي شغلي مسلش (1981) بود. روايي پرسشنامه ها با مطالعه منابع و اخذ نظرات چند تن از اساتيد با تجربه و صاحب نظر بدست آمد و اعتبار پرسشنامه ‌هاي مذكور با استفاده از آلفاي كرانباخ بدين شرح مي باشد. منابع قدرت 0/89 تعهد سازماني به ترتيب براي ابعاد عاطفي، هنجاري و مستمر برابر با 0/85 79/ و 83/0 و فرسودگي شغلي 0/87 بدست آمده است. جهت تجزيه و تحليل اطلاعات از روش آمار توصيفي (فراواني، درصد، ميانگين، نمودار و..) و جهت آزمون فرضيات از آمار استنباطي (ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چند متغيره) استفاده شد. نتايج حاكي از آن است كه بين قدرت مرجعيت، تخصص، پاداش و قانون و تعهد سازماني رابطه معني دار و مثبت. بين قدرت تخصص، قانون و اجبار با فرسودگي شغلي رابطه معني دار و مثبت، بين قدرت مرجعيت، پاداش و اجبار با فرسودگي شغلي همبستگي معني دار و منفي وجود دارد.

No abstract