تحليل انتقادي برداشت‌هاي صورت گرفته از روايات تفسيري سبعا من المثاني

برخي از مفسران تنها بر پايه اعتماد به ظاهر روايات تفسيري، مراد از تعبير «سبعاً من المثاني» در آيه 87 سوره حجر را «سوره حمد» دانسته‫اند و با استناد به روايات، اين راي را بر ديگر آرا ترجيح داده‌اند؛ اما بررسي نشان مي‌دهد كه روايات تفسيري رسيده در اين باره متقن، استوار و يقين‌آور نيستند؛ چه، در منابع روايي شيعه تنها هفت روايت در اين باره وارد شده است و اين روايات نيز مشكلات گوناگون دلالي، سندي و منبعي دارند. مثل اين‌كه شش روايت از آنها دچار ضعف سندي است و يا اين‌كه در پنج روايت از آنها اساساً محور اصلي روايت تلاش براي اثبات درستي «احتساب بسمله در شمار آيات سوره حمد» از طريق «سبعاً من المثاني خواندن اين سوره» است و استناد به «سبعاً من المثاني» بودن سوره حمد، براي اثبات درستي «احتساب بسمله در شمار آيات سوره حمد» به نوبه خود با اشكالاتي مواجه است. علاوه بر اين، در مقابل اين روايات، روايات ديگري نيز يافت مي‌شود كه امري غير از سوره حمد يا همراه با سوره حمد را مصداق «سبعاً من المثاني» معرفي كرده‌اند.

No abstract