عنوان مقاله :
تحليل ميرداماد از معقول ثاني و رابطة آن با اعتباري انگاري وجود
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان لاتين
پديد آورندگان :
جعفريان، مرتضي دانشگاه تهران , فرامرز قراملكي، احد دانشگاه تهران - گروه فلسفه و كلام
كليدواژه :
معقول اول , معقول دوم , اصيل , اعتباري , وجود , ماهيت
چكيده فارسي :
ميرداماد براي اولين بار مفاهيم معقول دوم را به نحوي تعريف يا تفسير مي كند كه با ويژگيهاي مفاهيم فلسفي سازگار بوده و آنها را در بگيرد. در تعريف ميرداماد، معقولهاي اول مفاهيمي هستند كه به امور متمايز و عيني در عالم واقع دلالت دارند و در مقابل معقولهاي دوم منطقي و فلسفي مابه ازايي در عالم واقع ندارند و به هيچ امر عيني مستقل و متمايزي اشاره نميكنند. در نظريه ميرداماد معقول دوم بودن يك مفهوم معادل اعتباري بودن و مابهازاي عيني نداشتن و معقول اول بودن معادل اصيل بودن و عيني بودن مدلول آن است. از ديدگاه او مفاهيم ماهوي و نسبتها و لوازم سلبي و ثبوتي آنها معقول اول و مفهوم وجود هم معقول دوم شمرده ميشود. در واقع اعتباري بودن وجود به معناي معقول دوم بودن مفهوم وجود و اصالت ماهيت به معناي معقول اول بودن مفاهيم ماهوي است. تعريف ميرداماد از معقول هاي دوم با تعريفي از معقول دوم كه بر اساس تقدم دلالت بر امر عيني و بالذات خارجي صورت گرفته، شباهت بسياري دارد. نظريه ميرداماد با دشواريهايي در زمينه مواجه است كه ناشي از عدم توجه به معاني و اعتبارات گوناگون وجود و معقول دوم شمردن همه آنها است. نظريه او در مورد توجيه امكان حمل وجود به واجب الوجود نيز با تعارضاتي مواجه است.