بررسي تطبيقي وصف طبيعت در اشعار شهريار و فوزي معلوف

Comparative study of the nature in the poems of Shahriyar and Fowzi Maalouf

اين جستار در صدد تبيين مضامين مشترك اشعار شهريار و فوزي معلوف است با طرح اين پرسش، كه مضامين مشترك اشعار آنها درباره طبيعت چه بوده است. براي پاسخ‌گفتن به اين پرسش در فرايند تحقيق از شيوه تحليلي‌ـ توصيفي با تكيه بر مطالعات كتابخانه­ اي و تحليل محتوايي داده­ ها بهره گرفته شده است. يافته­ هاي اين جستار بيانگر اين است كه شهريار به‌دليل سپري‌كردن مقطعي از عمر خويش در دامان طبيعت و فوزي با توجه به گرايشهاي رومانتيكش در طبيعت تأملات خاصي كرده‌اند. نگرش شهريار نسبت به طبيعت حاصل تجربيات و دريافت هاي شخصي وي است در حالي‌كه در نگاه فوزي، طبيعت منشأ الهام مفاهيم فراواني است. توصيف شهريار از طبيعت، بيشتر جنبه رئاليستي دارد در صورتي‌كه در شعر فوزي رنگ آرمان گرايي به‌خود مي‌گيرد.

This article explains the common themes of Shahriar and Fowzi Maaloufchr('39')s poems by asking what common themes of their poems about nature were. To answer this question, in the research process, a descriptive analytical method has been used based on library studies and content analysis of the data. The findings of this research indicate that Shahriyar has given some reflection on the nature of the Fowzi due to a periodic crossing of his life in relation to romantic tendencies in nature. Shahriyarchr('39')s attitude toward nature is the result of his own experiences and personal acquisitions, while in Fowzichr('39')s view, nature is the source of inspiration for many concepts. The characterization of nature is more realistic in the sense that the Fowzichr('39')s poetry takes on the utopianism.