مواجهه با زلزلة كرمانشاه نشانگاني براي اسطوره‌زدايي از دولت‌ ـ ‌ملت

مقالة پيش‌رو مواجهه با زلزلة كرمانشاه را به‌منزلة نشانه‌اي از منازعه‌ها و پويايي اجتماعي و سياسي ايران معاصر در برساخت يا بازسازي تصوير دولت-ملت واكاوي مي‌كند. متن نشان مي‌دهد كه «رويداد جمعي» مواجهه با زلزلة كرمانشاه در قالب «رويدادي نمايشي»، برخلاف رويدادهاي مشابه قبلي، نه‌تنها به تقويت و بازسازي تصوير دولت-ملت نينجاميده است، بلكه در ظرف بي‌اعتمادي شهروندان به نهادهاي عمومي كمك‌رسان، از طريق مداخلة مستقيم آنها در كمك‌رساني يا اعتماد به بخشي از نخبگان داوطلب، به عرصه‌اي براي تضعيف تصوير دولت كارآمد در ايران مبدل شده است. در اين مقاله تلاش شده است كه مواجهة ايده‌هاي مفهومي ادعاشده با واقعيت انضمامي در قالب تحليل گفتمانِ انتقادي «مشاركت سلبريتي‌ها در جمع‌آوري كمك‌هاي مردمي»، «حضور مستقل شهروندان در مناطق زلزله‌زده» و «طرح دهكدة اميد» تحليل شود. نوشتار حاضر ناكامي دولت براي تقويت و بازسازي تصوير دولت‌ـ‌ملت در حوادث پس از زلزلة كرمانشاه و مشاركت مستقل بخش بزرگي از شهروندان را در امدادرساني، جزئي از منطق فراگير «اسطوره‌زدايي» از دولت و مسئلة نفوذ و كارآمدي آن طي سال‌هاي اخير قلمداد مي‌كند.